مرنج عزیزم

مرنج عزیزم
مرنج
یک مرد تنهایم
من غیراز پرتو عشق
هیچی ندارم
درخت غمگین دنیایم
من غیراز شاخ و برگ
چیزی در بساطم نیست
من آن پرنده ی غریبم
که مدت سالی‌ست
بی‌آشیانه زیسته‌ام
حالا توکه آشیانه‌ام شده ای
دیگر نمی‌خواهم
بی آب و خاک
زندگی کنم

مرنج عزیزم
مرنج
هرچند اغلب زنان این سرزمین
عادت به شکستن قلب دارند
اما تو چنین مباش
هرچه دوست داری بشکن
ولی قلبم را نه

محمد کردو شاعر کرد
ترجمه‌ : محمد طرغه
نظرات 1 + ارسال نظر
دلارام دوشنبه 16 دی 1398 ساعت 12:36

گفتم :دخترهای درونگرا رو خیلی خوب می‌شناسم، بیشتر حرف‌هاشون رو به آینه‌ی اتاق‌شون می‌زنن، همیشه یه قیچی آماده به کار دارن واسه روزهای بی حوصلگی‌شون، و وقتی هم می‌خوابن پاهاشون رو بغل میکنن. اون‌ها‌راحت دم به تله نمیدن، ولی اگه دل‌شون یه جا گیر کنه، مثل ساعت آونگ‌داری میشن که صدسال هم که بگذره، باز هم ساعت دوازده دل‌شون صداشون می‌کنه، فکر کنم از دست دادن واسه دخترهایی شبیه به تو سخت تر باشه

• روزبه معین

سلام بر احمد عزیز

هیچ وقت نمیتوانی چیزی که قرار است از دست بدهی را نگه داری
تو فقط قادر هستی چیزی را که داری
قبل از آن که از دست برود
عاشقانه دوست داشته باشی

کیت دی کاملو


سپاس همراه قدیمی
زنده باشی
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.