ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
میخواهم و میخواستمت ، تا نفسم بود
میسوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
عشق تو بسم بود ، که این شعلهی بیدار
روشنگر شبهای بلند قفسم بود
آن بخت گریزنده دمی آمد و بگذشت
غم بود ، که پیوسته نفس در نفسم بود
دست من و آغوش تو ، هیهات ، که یک عمر
تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود
بالله، که بجز یاد تو ، گر هیچ کسم هست
حاشا که بجز عشق تو ، گر هیچ کسم بود
سیمای مسیحائی اندوه تو ، ای عشق
در غربت این مهلکه فریادرسم بود
فریدون مشیری