نوروز منی توبا جان نو خریده به دیدارت می دومشکوفه های توام منبه شور میوه شدندر هوای تو پر می کشمشمس لنگرودی
سلام .وقت شما بخیر و خوشیاحسن به حسن سلیقه شما در پاسخگویی
سلام دوست عزیزایام به کام خواهش میکنم خوشحالم که جواب کامنت تون را دوست داشتیدموفق باشیدبا مهراحمد
قاصدک هاى پریشان را که با خود، باد برد با خودم گفتم مرا هم میتوان از یاد بردای که میپرسی چرا نامی ز ما باقی نماند سیل وقتی خانهای را برد، از بنیاد بردعشق میبازم که غیر از باختن در عشق نیست در نبردی اینچنین هرکس به خاک افتاد ، بردشور شیرین تو را نازم که بعد از قرنها هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد بردجای رنجش نیست از دنیا که این تاراجگر هر چه برد از آنچه روزی خود به دستم داد، برددر قمار دوستی جز رازداری شرط نیست هر که در میخانه از مستی نزد، فریاد برد فاضل نظریسلام و عرض ادب و احترامعیدتون مبارک
شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ستکه آنچه در سر من نیست ، ترس رسوایی ستچه غم که خلق به حُسن تو عیب میگیرند؟همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ستاگر خیال تماشاست در سرت بشتابکه آبشارم و افتادنم تماشایی ستشباهت تو و من هرچه بود ثابت کردکه فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ستکنون اگرچه کویرم هنوز در سر منصدای پر زدن مرغ های دریایی ستفاضل نظریبا درود و سپاس فراوان من نیز قرا رسیدن بهار و آغاز سال نو را به شما تبریک می گویم موفق و پیروز باشیدبا مهراحمد
سلام .
وقت شما بخیر و خوشی
احسن به حسن سلیقه شما در پاسخگویی
سلام دوست عزیز
ایام به کام
خواهش میکنم خوشحالم که جواب کامنت تون را دوست داشتید
موفق باشید
با مهر
احمد
قاصدک هاى پریشان را که با خود، باد برد
با خودم گفتم مرا هم میتوان از یاد برد
ای که میپرسی چرا نامی ز ما باقی نماند
سیل وقتی خانهای را برد، از بنیاد برد
عشق میبازم که غیر از باختن در عشق نیست
در نبردی اینچنین هرکس به خاک افتاد ، برد
شور شیرین تو را نازم که بعد از قرنها
هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برد
جای رنجش نیست از دنیا که این تاراجگر
هر چه برد از آنچه روزی خود به دستم داد، برد
در قمار دوستی جز رازداری شرط نیست
هر که در میخانه از مستی نزد، فریاد برد
فاضل نظری
سلام و عرض ادب و احترام
عیدتون مبارک
شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ست
که آنچه در سر من نیست ، ترس رسوایی ست
چه غم که خلق به حُسن تو عیب میگیرند؟
همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست
اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشایی ست
شباهت تو و من هرچه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست
کنون اگرچه کویرم هنوز در سر من
صدای پر زدن مرغ های دریایی ست
فاضل نظری
با درود و سپاس فراوان من نیز قرا رسیدن بهار و آغاز سال نو را به شما تبریک می گویم
موفق و پیروز باشید
با مهر
احمد