ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دوستت دارم
نوری که از درون تو می درخشد
و راهم را روشن می کند
تاریکی ابرهایت را دوست دارم
که در ستایش روشنی می باری
رودخانه هایت را
که به سنگ ریزه و خارهایم سلام
می کنند
دریایت را دوست دارم
که فقط برای غرق کردن من آفریدی
و این ساعت گیج را دوست دارم
که دو روز است خوابیده است
که تو را بیش تر ببینم
شمس لنگرودی
حاصل بوسه های تو
اکنون منم
شعری
که از شکوفه های بهاری سنگین است
و سر به سجده بر آب فرود آورده
دعا می خواند.
#شمس_لنگرودی
لب تو
بوسه ی مرا می شناسد
مثل لب حوا
که بوسه ی آدم را
با این تفاوت که
برای حوا
آدم دیگری نبود
و برای تو
آدم های دیگر بسیارند
اما
هیچ آدمی
برای تو
من نمی شود
پس
هم تو حواتری و
هم من، آدم تر
و این یعنی
ما به بهشت بازمی گردیم
افشین یداللهی
با درود و سپاس از همراهی تون و شعر زیبایی که نوشتید خانم فرزانه عزیز
مانا باشید
با مهر
احمد