عاشقانه ترین شعرم را

عاشقانه ترین شعرم را
روزی در آغوش تو خواهم سرود
آنروز که طبیعت
به احترام ما سکوت خواهد کرد
و تو دوستت دارم را
به لهجه ی باران
و عشق را
به زبان بوسه
بر بند بند تنم
جاری می کنی
من فریاد زنان این راز را
به جهانیان خواهم گفت

اگر چشم های تو نبود
تمام شعر های عاشقانه
دروغی بیش نبود

محمد شیرین زاده

نظرات 11 + ارسال نظر
محمد شیرین زاده سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 16:02 http://m-bibak.blogfa.com

نیمى از زندگى ست

معشوقى که

بوسیدن را

خوب بلد باشد....


((مورات حان مونگان))

گاهی دوست دارم
دست ببرم در سرم
همه را بیرون کنم
خودم را با خودم تنها بگذارم

خودم شروع کند
به دوست داشتن خودم

خودم شروع کند
به راه رفتن با خودم

خودم،خودم را در آغوش بگیرد

بعد بروم گوشه ای بنشینم
سخت گریه کنم
برای خودم که سالها
تنها گذاشته بودمش

میثم زردشتیان


ممنونم از حضور صمیمانه و شعر زیبایی که نوشتید آقای شیرین زاده عزیز
مانا باشی
با مهر
احمد

محمد شیرین زاده دوشنبه 28 دی 1394 ساعت 12:45 http://m-bibak.blogfa.com

من با دست های خالی‌

به واپسین لحظه ی شعر رسیده ام

به مطلقِ یک بغض پناه آورده ام

به خواب آلودگی‌ سردِ یک تخت ، جان داده ام

من پرواز را به هزار کبوتر

به هزاران کبوتر بدهکارم

و تو ...

دیر آمدی


((نیکى فیروزکوهی))

برای همه ی من
همه ی روزها فراموش می شوند
به جز همان یک روز
که نشانی آن را
به هیچ کس نگفته ایم

محمدرضا عبدالملکیان

محمد شیرین زاده دوشنبه 28 دی 1394 ساعت 12:45 http://m-bibak.blogfa.com

این دیوار که ما را به دوقسمت تقسیم کرده است

سهمی از دوپنجره ی اتاق می برد

خوش بحال او!

تو پرده را کنار می کشی

من پرده را از کنار می کشم

و دیوار ما را به روز و شب تقسیم می کند

می خواهم این خراب شده را کنار بزنم

و سهم خودم را از آفتاب بردارم .

از آغوش تو که یک روز خوب مرا جذب خودش کرده بود

تو جابجا می شوی که سهم مرا جابجا کنی

از این لجبازی لذت ببر

من می توانم ترک ات کنم و خورشید را از خیابان بدزدم

می توانم و نمی توانم

می توانم و نمی توانم

چه دوراهی بن بستی ست


((منیره حسینی))

می خواهی
رژ صورتی بزن
دامن گلدار بپوش
تاب، پیراهن
یا هرچه که دوست داری...
اما
دست به موهایت نزن!
من
از موهای بلندت
کوتاه نمی آیم

محسن حسینخانی

محمد شیرین زاده یکشنبه 27 دی 1394 ساعت 13:28 http://m-bibak.blogfa.com

دوست داشتم

از تو دروغی بشنوم

زیرا انسان

تنها

زمانی دروغ می گوید

که ترس از دست دادن چیزی او را آشفته کند.


((اورهان پاموک))

چشم های تو
وقت زیادی از خدا گرفت
اگر آفریده نمی شدی
زیبایی بیشتری به کوه
به دریا
به جنگل می رسید

مهدی نظارتی زاده

محمد شیرین زاده یکشنبه 27 دی 1394 ساعت 13:27 http://m-bibak.blogfa.com

ﺩﺭﻳــﺎ ﺩﺭﻳــﺎ ﻣﻬــﺮﺑــﺎﻧــﻲ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣــﻲ ﺧــﻮﺍﻫــﻢ

ﻧــﻪ ﺑــﺮﺍﻱ ﺩﺳــﺖ ﻫــﺎﯾــﻢ !

ﻧــﻪ ﺑــﺮﺍﻱ ﻣــﻮﻫــﺎﯾــﻢ !

ﻧــﻪ ﺑــﺮﺍﻱ ﺗﻨــﻢ !

ﺑــﺮﺍﻱ ﺩﺭﺧــﺖ ﻫــﺎ،

ﺗــﺎ ﺑﻬــﺎﺭ ﺑﻴــﺎﻳــﺪ . . .


((عباس معروفی))

دلگرمی تو
بال‌های من‌اند.

چیزی بگو
گاهی چنانم بی تو
که عبور سایه‌ام از کنارم
نگرانم می‌کند

شمس لنگرودی


....................................
چشمانت
تعادل زندگی من است
پلک نزن
تا گیج نشوم
محمد قدیم

کتاب های بسیاری خوانده بود
داستان های بی پایان دلهره
ترس ، تنهایی ، عشق
اما خود
هرگز هیچ عشقی را تجربه نکرده بود


چارلز بوکوفسکی

هانی شنبه 26 دی 1394 ساعت 15:14 http://hanihastam.persianblog.ir

دکمه هات
قرارداد ترکمنچای اند
من خواب دیده ام؛
مرزها گشوده خواهد شد
و به سرزمین باستانی ام
بازخواهم گشت
>حقیر<

می‌ بینم چشمانت را
اما نگاهم
به اقیانوسی که سال‌ هاست
پشت پلک‌ هایت
آرام نمی‌ گیرد

فرنگیس کرد

محمد شیرین زاده جمعه 25 دی 1394 ساعت 20:27 http://m-bibak.blogfa.com

هلال فرصت من در سیاهی مطلق اسیر فاصله است

و شبنمی که خفته است بر تن سکوت تو

و شبنمی که خفته است بر تابوت لبان من

چشم نمناک آسمان اندک من است

هلال فرصت من در سیاهی مطلق

پگاه یک غزل است

و این غزل تنها هوای فاصله است


((ساناز کریمی))

برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم
که چراغ ها و نشانه ها را در ظلماتمان ببیند
گوشی که صداها و شناسه ها را در بیهوشی مان بشنود
برای تو و خویش روحی که این همه را در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی که در صداقت خود ما را از خاموشی خویش بیرون کشد
و بگذارد از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوییم

مارگوت بیکل


ممنونم از لطف شما دوست عزیز و مهربانم
موفق باشید
با مهر
احمد

دلارام جمعه 25 دی 1394 ساعت 17:30

آنها که در دلم روییده بودند
علف های هرز نبودند،
گل های عمر جاوید بودند
که به احترامشان
کلاه از سر باید برمی داشتی
آنها که در دلم
بی تفاوت به دو زمستانِ آزگار
روییده بودند و
رویانده بودند مرا و
روی برگرداندی
علف نبودند
اما هرز رفتند!

مهدیه لطیفی

باید اعتراف کنم
من نیز گاه به آسمان نگاه کرده‌ام
دزدانه
در چشم ستارگان،
نه به تمامی‌شان،
تنها به آن‌ها که
شبیه‌ترند
شبیه‌ترند به چشمان تو

کمال تبریزی

محمد شیرین زاده جمعه 25 دی 1394 ساعت 13:46 http://m-bibak.blogfa.com

بسترم ...

صدف خالی یک تنهایی است

و تو چون مروارید

گردن آویز کسان دگری.


((هوشنگ ابتهاج))


پای درخت بید را وسط نکش
در کویر هم
می توان عاشق شد
کافیست برای دیوانه کردنم
بهانه بیاوری

حسن نصیری


سلام آقای شیرین زاده عزیز
من خوشحالم که دوباره یکی از سروده های زیبای شما را در وبلاگم ااستفاده میکنم امیدوارم همواره در کارهایت موفق باشید
مانا باشید
با مهر
احمد

محمد شیرین زاده جمعه 25 دی 1394 ساعت 13:45 http://m-bibak.blogfa.com

ﻫﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺮﻍ ﻫﻮﺍ

ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻮﺩ

ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺁﺭﺍﻡ ﺗﺮﯾﻦ

ﺧﻮﺍﺏ ﺟﻬﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ


((سهراب سپهری))

گنجشک ها
از جیک جیک خسته نمی شوند
من
از دوست داشتن تو

ساره دستاران

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.