ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
عشق گاه چون ماری در دل میخزد
و زهر خود را آرام در آن میریزد
گاه یک روز تمام چون کبوتری
بر هرّهی پنجرهات کز میکند
و خرده نان میچیند
گاه از درون گــُـلی خواب آلود بیرون میجهد
و چون یخ ، نمی ، بر گلبرگ آن میدرخشد
و گاه حیله گرانه تو را
از هر آنچه شاد است و آرام
دور میکند
گاه در آرشهی ویولونی مینشیند
و در نغمه غمگین آن هقهق میکند
و گاه زمانی که حتی نمیخواهی باورش کنی
در لبخند یک نفر جا خوش میکند
آنا آخماتووا