یار من با دگران یار شد

یار من با دگران یار شد ، افسوس افسوس
رفت و هم‌صحبت اغیار شد ، افسوس افسوس

سال‌ها عهد وفا بست ولی آخر کار
عهد بشکست و جفاگار شد ، افسوس افسوس

آن که چون روز شب عیشم ازو روشن بود
رفت و روزم چو شب تار شد ، افسوس افسوس

آن که هم راحت جان بود و هم آسایش دل
قصد جان کرد و دلازار شد ، افسوس افسوس

گفتم ای دل به کمند سر زلفش نروی
عاقبت رفت و گرفتار شد ، افسوس افسوس

آن همه گوهر دانش که به چنگ آوردم
ناگه از دست به یک بار شد ، افسوس افسوس

مدتی داشت هلالی ز بتان عزت وصل
عزتی داشت ولی خوار شد ، افسوس افسوس

هلالی جغتایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.