ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
وقتی در شب راه میرفتم
و در جستجوی پناهگاه گرمی بودم
از کنارم گذشت
گفتم
هی نگاه کن ! روی مژههایت دانههای برف ریخته است
و او گفت
این برف نیست
پرهای بالشی است که خدا در آسمان تکانده است
و سپس لبهای خندانش را گشود
تا برفی را فوت کند
و ما هر دو خندیدیم
بعد به چشمانش نگاه کردم
و دیدم که چشمانش ، گرمترین پناهگاه جهان است
شل سیلور استاین