نگاه روان پرور تو کو ؟

ای نازنین ، نگاه روان پرور تو کو ؟
وان خندهٔ ز عشق پیام آور تو کو ؟


ای آسمان تیره که اینسان گرفته ای

بنما به من که ماه تو کو ؟ اختر تو کو ؟


ای سایه گستر سر من ،‌ ای همای عشق

از پا فتاده ای ز چه ؟ بال و پر تو کو ؟


ای دل که سوختی به بر جمع ، چون سپند

مجمر تو را کجا شد و خاکستر تو کو ؟


آخر نه جایگاه سرت بود سینه ام ؟

سر بر کدام سینه نهادی سر تو کو ؟


ناز از چه کرده ای ، چو نیازت به لطف ماست ؟

آخر بگو که یار ز من بهتر تو کو


سودای عشق بود و گذشتیم ما ز جان

اما گذشت این دل سوداگر تو کو ؟


صدها گره فتاده به زلف و به کار من

دست گره گشای نوازشگر تو کو ؟


سیمین ، درخت عشق شدی پاک سوختی

اما کسی نگفت که خاکستر تو کو ؟

سیمین بهبهانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.