ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
هوای خوب
مثل
زن خوب است
همیشه نیست
زمانی که هم است
دیرپا نیست
مرد اما
پایدار تر است
اگر بد باشد
می تواند مدت ها بد بماند
و اگر خوب باشد
به این زودی بد نمی شود
اما زن عوض می شود
با
بچه
سن
رژیم
حرف
ماه
بود و نبود آفتاب
وقت خوش
زن را باید پرستاری کرد
با عشق
حال آن که مرد
می تواند نیرومند تر شود
اگر به او نفرت بورزند
چارلز بوکوفسکی
زمانی که برای خود مشروب میریختم ، اندیشیدم
که مشکل مشروبات الکلی در این است
زمانی که اتفاق بدی میفتد
مینوشی تا فراموش کنی
زمانی که اتفاق خوبی میفتد
مینوشی تا جشن بگیری
و زمانی که هیچ اتفاقی نیفتاده
مینوشی تا اتفاقی بیفتد
چارلز بوکوفسکی
وقتی خدا عشق را آفرید ، به خیلیها کمکی نکرد
وقتی خدا سگها را آفرید ، به سگها کمکی نکرد
وقتی خدا سیارهها را آفرید ، کارش خیلی معمولی بود
وقتی خدا تنفر را آفرید ، به ما یک چیز بدردبخور و استاندارد داد
وقتی زرافه را آفرید ، مست کرده بود
وقتی خدا من را آفرید ، خُب من را درست کرده بود
وقتی میمون را آفرید ، خوابش برده بود
وقتی موادمخدر را آفرید ، نشئه بود
و وقتی خودکشی را آفرید ، دلش بدجوری گرفته بود
وقتی تو را آفرید که توی تختت دراز کشیدی
میدانست چی کار میکند
مست بود و نشئه
و کوهها و دریا و آتش را همزمان درست کرد
بعضی از کارهایش اشتباه بود
اما وقتی تو را آفرید که توی تختت دراز کشیده بودی
به تمام جهان ملکوتیاش رسیده بود
چارلز بوکوفسکی
خوبا اغلب خودشون خودشونو می کشن
تا خلاص شن
اونائی ام که میمونن
اصلا درست نمی فهمن
چرا همه میخوان
از دستشون خلاص شن
چارلز بوکوفسکی
همیشه کسی در اتاق کناری هست
که کنار دیوار فالگوش میایستد
همیشه کسانی در اتاق کناری هستند
کسانی در حیرت اینکه شما آنجا بدون آنها
چه میکنید
همیشه کسی در اتاق کناری هست
کسی که فکر میکند شما به کس دیگری فکر میکنید
یا کسی که فکر میکند برای شما هیچکس اهمیت ندارد
بهجز خودتان در آن اتاق دیگر
همیشه کسانی در اتاق کناری هستند
کسانی که دیگر برایشان مهم نیستید
بههمان اندازه که قبلن برایشان مهم بودید
همیشه کسی در اتاق کناری هست
کسی که عصبی میشود وقتی شما چیزی را پرت میکنید
یا کسی که از سرفهکردن شما ناراحت میشود
همیشه کسی در اتاق کناری هست
که وانمود میکند
درحال خواندن کتاب است
همیشه کسی در اتاق کناری هست
که برای ساعتها با تلفن حرف میزند
همیشه کسی در اتاق کناری هست
و شما کاملن بهخاطر نمیآورید کیست
و شگفتزده میشوید وقتی او سروصدایی میکند
و یا از پلهها پایین میرود برای رفتن به دستشویی
اما همیشه هم کسی در اتاق کناری نیست
چون گاهی اتاق دیگری در کار نیست
و اگر اتاق دیگری نباشد
گاهی اصلن کس دیگری در کار نیست
چارلز بوکوفسکی
غریبه ها
شاید باور نکنید
اما آدم هایی پیدا می شوند
که بی هیچ غمی
یا اضطرابی
زندگی می کنند
خوب می پوشند
خوب می خورند
خوب می خوابند
از زندگی خانوادگی لذت می برند
گاهی غمگین می شوند
ولی
خم به ابرو نمی آورند
و غالبا حالشان خوب است
و موقع مردن
آسان می میرند
معمولا در خواب
لب چشمه
چارلز بوکوفسکی
شاید باور نکنی
ولی آدم هائی هستند
که زندگیشان
بی کمترین رنج و پریشانی
می گذرد
خوب لباس می پوشند
خوب می خورند
خوب می خوابند
از زندگی خانوادگی شان راضی اند
البته بعضی وقتها غمگین می شوند
ولی اثری بر زندگی شان نمی گذارد
همیشه حال شان خوب است
و مرگ شان
مرگی است راحت در میانه ی خواب
شاید باور نکنی
ولی این جور آدمها وجود دارند
ولی من از آن ها نیستم
نه ، من هرگز از آن ها نیستم
من حتی هیچ نوع نزدیکی به زندگی آن ها ندارم
ولی آن ها آن جایند
و من اینجا
چارلز بوکوفسکی
باید باور کنیم
تنهایی
تلخترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست
روزهای خستهای
که در خلوت خانه پیر میشوی
و سالهایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است
تازه
تازه پی میبریم
که تنهایی
تلخترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست
دیر آمدن
دیر آمدن
چارلز بوکوفسکی