ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مرگ خواهد آمد
و با چشمان تو خواهد نگریست
مرگی که از صبح تا شب با ماست
بیخواب و گنگ مانند افسوسی قدیمی
یا رذیلتی جاهلانه
چشمانت واژهای تهی خواهد بود
فریادی فرونشانده و سکوتی
بدینسان هر روز صبح میبینیاش
وقتی تنها خم میشوی رو به آینه
آی امید گرامی
ما نیز آن روز خواهیم دانست
که زندگی و هیچی تویی
مرگ هر کس را به چشمی مینگرد
مرگ خواهد آمد
و با چشمان تو خواهد نگریست
مانند پایان یافتن رذیلتی خواهد بود
و دیدار چهرهای مرده
که از آینه پدیدار میشود
مانند گوش سپردن به لبهای بستهای که سخن میگویند
و ما در سکوت فرو خواهیم رفت
چزاره پاوزه شاعر ایتالیایی
ترجمه : محمد مختاری
و مرگ برای زندگی بس است...
سپاس از همراهی تون دوست گرامی
زنده باشید
با مهر
احمد