ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به تو میاندیشم عزیزم ، لو
قلب تو پادگان من است
احساسهایم گیسوان تو
خاطرهی تو جیرهی غذایی من
امشب آسمان پر از شمشیر و مهمیز است
توپچیها در مِه سنگین و جنبنده دور میشوند
اما من در ژرفنای وجودم
پیوسته چهرهی تو را میبینم
اهانت زخمِ آتشینِ جرأت است
موزیک نظامی در دل شب
چون آوای تو میدرخشد
هنگامی که سوار بر اسبم
تو در کنارم یورتمه میروی
خمپارههای ما مثل اندام تو پر و پیمان هستند
و زلف حنایی رنگات
به رنگ خمپارهای که در شمال منفجر میشود
دستهایت را دوست میدارم و یادآوریهای من
هر ساعت موزیک نظامی شادی را به نوا درمیآورند
خورشیدها به نوبت میخروشند
ما آن مال بند شبتابایم که به ستارگان یورش میبرند
در دریاچهی ژرف چشمانات
قلب بینوای من غرق میشود
و همانجا بنیاد مینهد
در آب عشق و دیوانگی
ویرانهی خاطره و اندوه را
گیوم آپولینر
مترجم : محمدعلی سپانلو