ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
برای کینه آه نه ، برای عشق من بمان
برای دوست داشتن ، برای خواستن بمان
هر آنچه دوست داشتم ، برای من نماند و رفت
امید آخرین اگر تویی ، برای من بمان
به سبزه و نسیم و گل ، تو درس زیستن بده
بهار باش و باز هم به خاطر چمن بمان
تمامت و کمال را به نام ما رقم زدند
کمال عشق اگر منم ، تو هم تمام زن بمان
برای آنکه تیشه را به فرق خویش نشکند
امید زیستن شو و برای کوهکن بمان
مزن به نقش خود گمان ، ز سرگذشت این و آن
برای دیگران چرا ؟ برای خویشتن بمان
حسین منزوی