ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در من
دیوانه ای جا مانده
که دست از
دوست داشتنت بر نمیدارد
با تو قدم میزند
حرف میزند
میخندد
شعر میخواند
قهوه میخورد
فقط نمیتواند
در آغوش بگیردت
به گمانم
همین بی آغوشی
او را
خواهد کشت
مریم قهرمانلو
شب سردی شده آغوش رهای تو کجاست؟
دم عیسایی پرعطر دعای تو کجاست؟
خاطرات شب و رویای بلند بغلت
غزل.و فصل لب و بوس.و هوای تو کجاست؟
بعد چشمان تو دنیا شده دوزخ کده ای
نوبت توست بگو ذهن خدای تو کجاست؟
به جهنم که جهنم ببرندم به درک
لب تبدار پر از شعر و دوای تو کجاست؟
به فدایت غزل و شعر و تمام نفسم
خوب من، باور احساس گرای تو کجاست؟
تحت اشغال تو باید برود قبله ی شعر
تو رسول غزلی، قاف حرای تو کجاست؟
معجزه راه خلاصی من از دام شماست
حضرت فاجعه ای، نیل و عصای تو کجاست؟
سمانه تیموریان
تو را نگاه میکنم

چشمانت خلاصهی آتشفشان است
همرنگِِ خاکِ دیاری که دوستش میدارم
چالِ کنجِ لبانت
هلالکِ جُفتی ماه است
با خورشیدی در قفا
که مردمانِ سرزمینِ قلبِ مرا
به وِلوِله وا میدارد
با انگشتِ اشارهی رو به آسمان
خندهات بارانِ مرواریدْ است
و اخمت
زلزلهیی که شهر آرزوهایم را
ویران میکند
تو را نگاه میکنم
و جهان رنگ میبازد
نگاهت میکنم
و خود را نمیبینم
یغما گلرویی