ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به تو نگاه کردم
به جزئیات زیباییات
رجهای مرموز گردنت
نفسهایت که میخانه را مه آلود کرده بود
قطرههای عرق که از میان موهایت میلغزیدند
و در پیراهنت گم میشدند
آرزو کردم
کاش پیراهن زاده شده بودم
اما نه
من " مسحور زیبایی " زاده شدم
نوزده
هجده
هفده
نه دیگر نمیتوانستم
دلم را جمع کردم
نزدیک شدم
و در گوشت فریاد زدم : میتوانم ببوسمت ؟
و تو مردد نگاه کردی
همین برایم کافی بود
منتظر نماندم پای کلمات به میان بیاید
چونان گرگی حریص
انگشتانم به موهای وحشیات شدند
لبهایم به گلویت شدند
و دلم
دلم مات مانده بود