ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
شب نیز مانند توست
شب طولانى که خاموش مىگرید
در ژرفاى دل
و ستارگان که خسته گذر میکنند
گونه بر گونهاى مىساید
از لرزش سرما
یکى
تنها و گمگشته در تو
به خود مىپیچد
لابهکنان
در تب تو
قلب بیچاره لرزان
شب درد مىکشد و چشم بهراه سحر است
با چهره مغموم ، اندوه نهانى
و تبى که ستارگان را اندوهگین مىسازد
یکى چون تو ، چشمانتظار سحر است
خیره شده به چهرهات در سکوت
دراز کشیدهاى به زیر شب
چون افق محصور و مردهاى
اى قلب بیچاره لرزان
در روزگارى دور ، تو سپیدهدم بودى
چزاره پاوزه
مترجم : ماریا عباسیان