ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
تو ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ
ﺑﻠﻨﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ
ﻣﺜﻞ ﮐﻮﻩ
ﮐﻮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺑﺮﻑ ِ ﻧﻮﮎ ﻗﻠﻪ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ
ﻫﯿﭻ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺁﺏ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﻣﺜﻞ ﺁﺭﺯﻭ
ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ
ﻫﯿﭻ ﯾﺎﺳﯽ
ﮐﻤﺮﻧﮕﺸﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﻣﺜﻞ ﺟﺎﺩﻩ
ﺟﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺴﯿﺮﺵ تویی
ﻣﺜﻞ ﻣﻮﻫﺎﺕ
ﻣﻮﻫﺎﺕ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭﺷﺎﻥ می زنی و
ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ
ﺑﻠﻨﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ
ﻣﺤﺴﻦ ﺣﺴﯿﻨﺨﺎﻧﯽ
قلبت را آرام کن
یک وقتهایی بنشین و خلوت کن با تمام سکوتهایت
نگاه کن به اطرافت
به خوشبختىهایت
به کسانی که میدانی دوستت دارند
به وجودهایی که برایت اهمیت دارند
و به خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت
گاهی یک جای دنج انتخاب کن
گاهی یک جای شلوغ
آرامش را در هر دو پیدا کن
هم در کنار شلوغی آدمها
هم در کنار پنجرهای چوبی و تنها
دل مشغولیها را گاهی سادهتر حس کن
باران را بیچتر بشناس
خوشحالی را فریاد بزن
و بدان که تو بهترینی ...
شب ارزوهاتون قشنگ
آرزو می کردم
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
تو را
در روزگاری دیگر می دیدم
در روزگاری که گنجشکان حاکم بودند
پریان دریایی
شاعران
کودکان
و یا دیوانگان
آرزو می کردم
که تو از آن من بودی
در روزگاری که بر گل ستم نبود
بر شعر
بر نی
و بر لطافت زنان
اما افسوس
دیر رسیده ایم
ما گل عشق را می کاویم
در روزگاری
که عشق را نمی شناسد
نزار قبانی
ممنونم از شعر زیبا و ارزوی قشنگی که برای من داشتید کاکتوس عزیز
من نیز بهترین آرزوها را برای شما دارم
مانا باشی
با مهر
احمد
........................................................
دوستت خواهم داشت
باشد که بودن در آسمانِ این خانه را
از ستاره بیاموزی
که من در شب
خودم را یافته ام
تو را
و حضورِ نوری که خفتگان را
به عشق بیدار میکند
...
دوستت خواهم داشت
باشد که هر پنجره
خاطره ای باشد
برای انتظار در باران
و بارانِ در انتظار
که این کوچه
پر از عطرِ دیدارهای دوباره است.
"نیکی فیروزکوهی"
دیگر آب از سرم گذشته است
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
آهسته تر قدم بردار
دیرتر بیا
بگذار آن قدر ها از این
عطش دیدار دوباره ات لبریز شوم
که با آمدنت حتی
یک عمر نوشیدن زیبایی ات هم
سیرابم نکند
مصطفی زاهدی
فکر را پر بدهید
و نترسید که از سقف عقیده برود بالاتر
فکر باید بپرد
برسد تا سر کوه تردید
و ببیند که میان افق باورها
کفر و ایمان چه به هم نزدیکند .
فکر اگر پر بکشد
جای این توپ و تفنگ ، این همه جنگ
سینه ها دشت محبت گردد ،
دستها مزرع گل های قشنگ....
فکر اگر پر بکشد
هیچکس کافر و ننگ و نجس و مشرک نیست
همه پاکیم و رها ...
((نیما یوشیج))
از همان دروغ ها که می توانی باور کنی
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
من خوبم
دارم برای ستاره ها دست تکان می دهم
و از اندوهگین ترین جای جهان سال ها فاصله دارم
حقیقت اما
از رگِ گردن به من نزدیک تر
زیرِ پوستم شعر می شِکافد
که تلخ تر از پیش
این کلمات
حمل بر دلتنگی باشند
آباعابدین
دل ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ؛
ﻧﮕﺎﻩ ﺳﺎﺩﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ؛
ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﭘﺮﺩﻩ؛
ﺻﺪﺍﯼ ﺳﺒﺰ ﺑﯽ ﺳﺎﯾﻪ؛
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮕﻪ ﺷﺐ ﺩﯾﺪﺍﺭ؛
ﻫﻮﺍﯼ ﻣﺴﺖ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ !
ﺑﺒﯿﻦ،ﺍﯾﻨﺠﺎﺷﻠﻮﻏﺴﺖ ﻭ ﺩﻟﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ...
ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ،ﻧﺴﯿﻢ ﻟﻤﺲ ﺑﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ،
ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩ،ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﻠﺨﯽ،ﭘﺮﺍﺯﺍﺟﺒﺎﺭ !
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﺑﻮﺩﻡ،ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺑﯽ ﺍﻧﮑﺎﺭ !
ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺗﻨﻬﺎ،ﺷﮑﺴﺘﻪ،ﺑﻐﺾ ﻫﺮﺍﺻﺮﺍﺭ !
●●●
ﺩﻝ ﻣﻦ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ،
ﻭﻟﯽ ﻋﺸﻘﯽ ﺯﺟﺎﻥ ﺗﻮ،
ﻧﮕﺎﻩ ﺳﺎﺩﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ،
ﻫﻤﺎﻥ ﻃﺮﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ،
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺗﻮ ﻭ ﺍﻣﺎ ...
ﮐﺠﺎ ﺩﯾﮕﺮ،ﮐﻨﺎﺭﺗﻮ،ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﻫﺴﺖ !
ﮐﺠﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻓﺘﻪ،ﺑﻪ ﭘﯿﺪﺍﯾﯽ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﻫﺴﺖ؟
در تو دریای آرامیست
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
در من کشتی کوچکی
که بر آبهاى تو سفر میکند
در تو درختی ایستاده است
در من گنجشکی
که بر شانههای تو
آواز میخواند
آفتابیست در تو
و در من دانهی گیاهی
رو به شعلههای تو قد میکشد
در تو
نیمهی گمشدهی جهانیست
که نیم دیگرش
در من زندگى میکند
مریم ملک دار