ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
از دست های تو
کارهای خارق العاده ای بر می آید
همانجا که هستی ، بمان
اجازه بده شعرها از من برایت بنویسند
اجازه بده برایت بخوانم
تا چه اندازه از بَدوِ دوست داشتنت
پیراهنِ فصل ها
زیباتر شده است
کنارِ لبانت ، کناره میگیرم
وَ تمامِ حرفهای دلم را
از دهانات میشنوم
در فاصلهی پیشانیِ تو
تا سایهات
جنگلِ سبزیست
که پرندههای من
آنجا آرام میگیرند
سید محمد مرکبیان
آن ها به من گفتند
تا کاری کنم
او عاشق شود
می بایست
کاری می کردم
که او بخندد
اما می دانی!
...
هر بار که
او می خندد
کسی که عاشق می شود
خود منم...
توماسو فراری
لبخندت را




نگاهت را
تن ات را
اصلاً تمام تلخی هایت را
همین امشب می خرم
فقط بگو چند ؟
دیووانه
می خواهم برایت جان بیاورم
علیرضا اسفندیاری
مرسی دوست عزیز و مهربانم
مانا باشی
با مهر
احمد
ادبیاتم را عوض میکنم

بعدِ تو
به شکلِ آینه شک میکنم
ذره ذره، انتظاری را که در من مُرده
پرت میکنم از پنجره بیرون
بیرون از من، تویی
بیرون از این هوا، تویی
بیرون از اتوبان، شعر، تهران
بیرون از درون وُ بیرون، تویی
جای سطرها را عوض میکنم
جای فعلها را با حرفها
غبار میشوم بر ریشهای بلندِ خورشید
موج بر تنِ سرو
بعدِ تو
به نقشهی جغرافیایم شک میکنم
به شعرهایی که سُرودهام
به تناقضِ گُنگِ این سطرها
کمی از گذشته را هُل میدهم سوی تو
اندکی از حالم را میاندازم به آغوشِ خیابان
بعدِ تو، آینده خماریِ مسیرهاست
این راه را که آمدهام با تو
راهی که تمام نمیشد
سیدمحمد مرکبیان
ﻣﺮﺍ



ﺁﺗﺶ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ
ﺗﺎ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻢ ﺳﺮﺍﭘﺎﯾﺖ
ﻣﺮﺍ
ﺑﺎﺭﺍﻥ صدا ﺩﻩ
ﺗﺎ ﺑﺒﺎﺭﻡ ﺑﺮﻋﻄﺸﻬﺎﯾﺖ
ﺧﯿﺎﻟﯽ
ﻭﻋﺪﻩ ﺍﯼ
ﻭﻫﻤﯽ
امیدﯼ، ﻣﮋﺩﻩ ﺍﯼ، ﯾﺎﺩﯼ
ﺑﻪ ﻫﺮ ﻧﺎﻣﻪ
ﮐﻪ ﺧﻮﺵ ﺩﺍﺭﯼ
ﺗﻮ "ﺑﺎﺭﻡ" ﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯾﺖ
ﺣﺴﯿﻦ ﻣﻨﺰﻭﯼ
ممنونم از حضورتان خانم نیلوفر عزیز
شاد باشید
با مهر
احمد