ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در دلم جنگلی دارد می سوزد
که روی تن تمام درختانش
زخم هایی هست
که نام تو را تکرار می کنند
من در این جنگل
دلم دارد
می سوزد
کامران رسول زاده
خــُدا را چه دیدی!
شـآیـَد یـک روز
در کـآفه ای دِنـج و خلوَت
این کلمه هـاو نوشته هـا صــوت شدنــد،
بــَرای گـوش هـای تــو،
که روی صنـدلـــــی رو به روی مـَن نشسـته ای
و بــَرای یکبـار هـَم که شـده
چــای تــو ســرد میشود،
بــَس که خیــره مانـده ای بـه مــن...
به تو فکر خواهم کرد



آنقدر فکر خواهم کرد
که سال ها بعد
روزنامه ها تیتر بزنند
از لب های جنازه ای
دود بلند می شود!!!
مردم متعجب
به عکسم نگاه کنند
و تو لبخند بزنی
زیر لب بگویی
دیوانه هنوز به من فکر میکند
آریا معصومی
با درود و سپاس فراوان از لطف شما خانم دلارام عزیز
با مهر
احمد
بی تو در زمستان...
خانه ای خواهم شد
با سقفی متروک ودیوارهایی لرزان
ودلی مجروح از سنگهای کودکان بی ادبی
که بعد رفتنت مرا در هم می شکنند!!!
حمید عسکری
از سرزمینی میآمد

که مردمانش
دوستت دارم را
با دوست داشتنیترین لهجهها میگفتند
و دلی اگر میلرزید
یا کنارِ عشق بود
یا به راهِ عشق
و هر بار که دلش میشکست
ریسه میرفت
میخندید
بوسهای میداد
و میگفت
عاشقان چنین اند
بی رحمانه میسوزند
بی رحمانه تر میسازند
نیکی فیروزکوهی