ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
شبی ای فتنه گر مهمان من باشی چه خواهد شد ؟
شراب روح سرگردان من بـاشی چه خواهد شد ؟
اگر یک شب غرور حسن روز افزون نهی از سر
به فکر درد بی درمان من بـاشی چه خواهد شد ؟
سراپا آنی و از هر چه گویم خوشتر از آنی
شبی ، روزی ، بتاگر زان من باشی چه خواهد شد ؟
گر ای شیرین تـر از عُمر ، این دل دیوانه بنوازی
گر ای خوشتر زجان ، جانان من باشی چه خواهد شد ؟
غمت ناخوانده مهمانی ست هر شب در سرای من
اگر یک شب تو خود مهمان من باشی چه خواهد شد ؟
به تاریکی سرآمد عمر من ، ای ماه اگر یکشب
چراغ کلبه احزان من باشی ، چه خواهد شد ؟
به دامـان ریختم شب ها ، ز هجران تو کوکب ها
شبی چون اشک بر دامان من باشی چه خواهد شد ؟
عماد خراسانی