ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در قمار عشق آخر ، باختم دل و دین را
وازدم در این بازی ، عقل مصلحت بین را
فصل نوبهار آمد ، جام جم چه میجویی
از می کهن پرکن ، کاسه سفالین را
آن که در نظر بازی ، عیب کوهکن کردی
کاش یک نظر دیدی ، عشوههای شیرین را
باد غیرت آتش زد ، در سرای عطاران
تا به چهره افشاندی ، چین زلف مشکین را
گر ز قد رخسارت ، مژدهای به باغ آرند
باغبان بسوزاند ، شاخ سرو و نسرین را
چون ز تاب می رویت از عرق بیالاید
آسمان بپوشاند ، روی ماه و پروین را
در کمال خرسند ، نیش غم توان خوردن
گر به خنده بگشایی آن دو لعل نوشین را
گر تو پرده از صورت ، برکنار بگذاری
از میانه بر چینی ، نقش چین و ماچین را
دفتر فروغی شد پر ز عنبر سارا
تا به رخ رقم کردی خط عنبرآگین را
فروغی بسطامی