ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دلبرا چندین عتاب و جنگ و خشم و ناز چیست ؟
از من مهجور سرگردان چه دیدی باز چیست ؟
ما خود از خواری و مسکینی بخاک افتادهایم
باز دیگر بر سر ما این کلوخ انداز چیست ؟
اولم آرام دل بودی و آخر خصم جان
من نمیدانم که ، این انجام و این آغاز چیست ؟
چون کسی هرگز ندید از خوان وصلت جز جگر
بر سر کوی تو این هم کاسه و انباز چیست ؟
گرنه دیگر دشمنان ما به دامت میکشند
همچو مرغانت چنین از پیش ما پرواز چیست ؟
بعد از آن بیداد و جور و سرکشی ، یارب مرا
بر تو چندین دوستی و اشتیاق و آز چیست ؟
کار ما سوز دلست و کار تو ساز جمال
خود نمیگویی که ، چندین سوز و چندان ساز چیست ؟
ای که گفتی ، ذوق دل پرداز مسکینان خوشست
قصهٔ من با رخش بیرون ز دلپرداز چیست ؟
اوحدی ، گر حال دل پوشیدهای از خلق شهر
بر سر هر کوچه این آوازه و آواز چیست ؟
اوحدی مراغه ای