ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نام من عشق است آیا میشناسیدم ؟
زخمیام زخمی سراپا میشناسیدم ؟
با شما طیکردهام راه درازی را
خسته هستم خسته آیا میشناسیدم ؟
راه ششصدسالهای از دفتر حافظ
تا غزلهای شما،ها ، میشناسیدم ؟
این زمانم گرچه ابر تیره پوشیدهاست
من همان خورشیدم اما ، میشناسیدم
پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر
اینک این افتاده از پا ، میشناسیدم ؟
میشناسد چشمهایم چهرههاتان را
همچنانی که شماها میشناسیدم
اینچنین بیگانه از من رو مگردانید
در مبندیدم به حاشا ، میشناسیدم
من همان دریایتان ای رهروان عشق
رودهای رو به دریا میشناسیدم
اصل من بودم , بهانه بود و فرعی بود
عشق قیس و حسن لیلا میشناسیدم ؟
در کف فرهاد تیشه من نهادم ، من
من بریدم بیستون را میشناسیدم
مسخ کرده چهرهام را گرچه این ایام
با همین دیوار حتی میشناسیدم
من همانم , مهربان سالهای دور
رفتهام از یادتان ؟ یا میشناسیدم ؟
حسین منزوی