در چشمانم خیره نشو

در چشمانم خیره نشو
تو خوب می دانی چه اندازه عاشق توام
شاید در این نظاره کردن ها
تیر عشقی به سویت پرتاب کنم

کژال ابراهیم خدر
مترجم : بابک صحرانورد

گردنبندی از بوسه های تو

‏بیا گردنبندی را
به گردن‌ات آویزم
که با سرانگشتان‌ام
برایت بافته‌ام
مهره‌هایش
همه از بوسه‌های تو
و نخ تارهایش
از تار موهای من

کژال ابراهیم خدر
مترجم : خالد بایزیدی

سرودن ترانه

می گویند
ماه نمی تواند ترانه بسراید
امشب اما
من و ماه
تا صبح ترانه سرودیم
او برای ستارگان
من هم برای چشمان تو

کژال ابراهیم خدر
مترجم : فریاد شیری

من تو را بیشتر دوست دارم

میان من و تو
همیشه جنگ است
اینکه تو مرا بیشتر دوست داری
یا من تو را بیشتر دوست دارم
دیروز
آنقدر همدیگر را نگاه کردیم
تا اینکه چشمان تو خسته شدند و
چشمان من شاداب تر
آنگاه دانستم
من تو را بیشتر دوست دارم

کژال ابراهیم  خدر
متر جم : فریاد شیری

دیروز را بسیار دنبالت گشتم

دیروز را بسیار دنبالت گشتم
اما پیدایت نکردم
گفتند تو را دیده‌اند
که توده‌ای برف شده‌ای
و بر بلندترین قله نشسته‌ای
باور نکردم
تا اینکه خودت آمدی
و ذره ذره
آب شدی بر جنازه‌ام

کژال ابراهیم خدر
ترجمه : فریاد شیری

گفتند چه سان است عشق تو ؟

گفتند
چه سان است عشق تو
تویی که پیکرت برف است و
اویی که چشمش آفتاب ؟
گفتم
عشق من
آب شدن در پیشگاه اوست
پیوسته
پی در پی
بی پایان

کژال ابراهیم خدر
ترجمه : بابک زمانی