الان فقط نیاز دارم بغلم کنی

الان
فقط نیاز دارم
بغلم کنی
حرکتی به قدمتِ خودِ بشریت
که معنایش خیلی فراتر از تماس دو بدن است
در آغوش گرفتن
یعنی
از حضورِ تو اِحساس تهدید نمی کنم
نمی ترسم این قدر نزدیک باشم
می توانم آرام بگیرم
در خانه یِ خودمم
اِحساسِ امنیت می کنم
و کنارِ کسی هستم که درکم می کند
می گویند هر بار کسی را گرم در آغوش می گیریم
یک روز به عمرمان اضافه می شود
پس لطفا مرا بغل کن

پائولو کوئلیو

عشق ناشنواست

‏عشق ناشنواست
شما صرفا نمیتوانید بگویید که دوستش دارید
باید عشقت را نشان دهی

پائولو کوئلیو

برداشت آدمها از عشق

گاهی آدم ها برداشتشان
از عشق و تعهد
هر لحظه کنار معشوق بودن است
در حالی که این درست نیست
اگر شما دو تا پرنده را
به یکدیگر ببندید
آن ها در مجموع
چهار بال خواهند داشت
اما هرگز
موفق به پرواز نخواهند شد

پائولو کوئیلو
کتاب عارفانه

زبان عشق

زبانی که
تمام ساکنان زمین
آن را
در قلب خود می فهمند
زبان عشق است

پائولو کوئیلو

دوست داشتن آدمها

دوست داشتن آدم ها را می توان
از توجه آنها فهمید
وگرنه
حرف را که
همه می توانند بزنند

پائولو کوئیلو

هیچکس سرش آنقدر شلوغ نیست

هیچکس سرش آنقدر شلوغ نیست
که زمان از دستش در برود و شما را از یاد ببرد
همه چیز برمی گردد به اولویت های آن آدم
اگر کسی به هر دلیلی تو را یادش رفت
فقط یک دلیل دارد
تو جزو اولویت هایش نیستی

پائولو کوئیلو

چون رود جاری باش

چون رود جاری باش
خاموش درشباهنگام
نترس ازتاریکی
اگر درآسمان ستاره ایست
تو نورش را بازتاب
وگر ابری گذرد از آن بالا
یاد آر که ازآب است ابر
همچون رود
درژرفای آرام خویش

پائولو کوئیلو

عشق درون دیگران نیست

عشق درون دیگران نیست
بلکه درون خود ماست
ما آن احساس را بیدار می‌کنیم
ولی برای این‌که بیدار شود
به دیگران نیاز داریم
دنیا تنها زمانی برای ما معنا دارد که
بتوانیم کسی را برای شرکت دادن در هیجاناتمان بیابیم

پائولو کوئلیو ‏

چه حقیر است این عشق

چه حقیر است این عشق
گر بماند به میان من و تو
خود بمیرد در خود
گر ببندد در خود
و بماند به میان من و تو
   
عشق در بسته
ناسزایی ست به عشق همگان
او که سیبی را دوست می دارد
به همه مهر می ورزد
که همه از گوهریکتایند
   
من به خوبی می دانم
که ورای من و تو
هستی هست
عشق ما می میرد ، مگر آزادشود


رفتنت رنج من است

رنج من عشق من است
پس رهایت خواهم کرد
که تو را آزاد دوست می دارم

پائولو کوئلیو