عشق من

آوایی که جوهرش را نمی شناسم
 مرا با آرزوهایم ، تر می کند
سکوت غرق در تمنایی غمگین
به سویم می آید
آشکار
تزئین شده با اندوه واژگان
فروزان از شعله عقل
تو را از کنار من نهان می سازد
اسرارشان را در رویا می افکنند
آنانی که با سایه ای نورانی مرا همراهند
بدینسان  آرزوهای تر ، چون  آیاتی ظریف روان می شوند
ظریف تر از قطرات شبنم
عطش عشق و آرزو نیز فرو می نشیند
من از بارقه عشق در آتشدان روحم شعله ور می شوم
و می میرم تا تو در آنجا بمانی
و چون نفس عطر آگینت از نفسم برمی آید
تمام دنیا پر از عطر گل می شود
آه ، عشق با تمنا می افروزد
با آن آتشی که در دنیای روح من برافروختی
خانه ای برای معشوقم
جاییست که رانده ام نهان می گردد
جاییست که می توانم جاودانه آرام و قرار گیرم
 
منیر مزید شاعر فلسطینی
ترجمه : مینو شهرستانی