در دومین قلمرو ستارگان

در دومین قلمرو ستارگان
همه چیز
همیشه
نیمه زیباست

ناخن هایت فرشتگانی هستند
خوابیده بعد از
یک شب طولانی عشق

صدای چشم هایت برف است
در حال پایین آمدن
از پله های باد

موهایت
به رنگ خدایی است
که گل می چیند

اینجا
در دومین قلمرو ستارگان
تنها یک چیز پیداست
تو

ریچارد براتیگان
مترجم : اسدالله امرایی

خیلی خوب است

خیلی خوب است
وقتی که صبح
تنهای تنها بیدار شوی
و مجبور نباشی به کسی بگویی
که دوست‌شان داری
وقتی که دیگر دوست‌شان نداری

ریچارد براتیگان
مترجم : مسعود ضرغامیان

رفتار عشق

عشق
رفتار خوبی
با یک دوست نیست
آن را برایت آرزو نمی کنم
نمی خواهم در روزهای بارانی
چشم هایت را گمشده ببینم
گمشده در
جیب بی انتهای آنهایی که
هیچ چیز را به یاد نمی آورند
عشق
رفتار خوبی
با یک دوست نیست
آن را برایت آرزو نمی کنم
نمی خواهم عاقبتت این باشد

ریچارد براتیگان

قبل از تو بمیرم

اگر قرار باشد
قبل از مردنِ تو بمیرم
وقتی که از مرگ
بیدار شوی
خودت را در آغوش من
می‌بینی
و من تو را می‌بوسم
و گریه می‌کنم

ریچارد براتیگان

شکارچی مهربان

و شکارچی مهربانی دارد می آید
که اسلحه اش
تنها یک گل سرخ است

ریچارد براتیگان

عشق را بی خیال

عشق را بی خیال
دوست دارم
لابه لای موهای بلوندت
بمیرم

ریچارد براتیگان

چون عاشق بودم

انگار
سالها طول کشید
که دسته یی بوسه
از دهانش بچینم
و در گلدانی به رنگ سپید
در قلبم
بکارم
اما
انتظار
ارزشش را داشت
چون عاشق بودم

ریچارد براتیگان

می‌خواهم ببوسمت

رک بگویم
می‌خواهم ببوسمت
چنان با محبت
که برای اولین بار
حس کنی که عشق
به سمت من
تعادلش را از دست می‌دهد

ریچارد براتیگان