دیوارها فرو می ریزند

دیوارها فرو می ریزند
و تو آنها را نمی بینی
دنیا دگرگون می شود
و تو آن را حس نمی کنی
من از کجا آمده ام
آیا به نزد هم می رسیم
تو که بسیار سریع تر از من در حرکت
آیا می توانم تو را غافلگیر بسازم
قدم در آب گذاشته
بی آنکه بدانم چه عمقی می تواند داشته باشد
قدم در تاریکی گذاشته
به صداها اطمینان داشته باشم
در برهنگی و بی فکر
مرا چگونه یافتی ؟

ران ویلیس 
مترجم :فائزه پور پیغمبر

تو را دوست داشتن دردآور است

تو را دوست داشتن دردآور است
زیباترین درد
و میدانم که مرا دوست داشتن دردآور است

آزارم می دهد اینکه دوستت دارم
چه آزار زیبایی
و خوب می دانم
آزارت می دهد اینکه دوستم داری
و چه آزار زیباتری

ران ویلیس
ترجمه : مصطفی خدایگان