من به میهمانیِ جهان فراخوانده شده ام

من به میهمانیِ جهان فراخوانده شده ام
پس خجسته است هستی ام

چشمانم دیده اند و گوش هایم شنیده اند

سهم ام ازین ضیافت این بود
که بنوازم بر روی سازم
وَ به کار بستم تمام توانم را

حالا می پرسم
آیا سرانجام سرمی رسد
زمانی که من از راه برسم
چهره ات را ببینم
وَ درود خاموشم را نثارت کنم ؟

رابیندرانات تاگور
ترجمه : حسین بهشتی