همه چیز از تو شروع می‌شود

شب از آنجایی شروع می‌شود
که موهایت را باد
دانه دانه پریشان می‌کند
و ناگهان
دستم را سرنوشت از گریبانت
رها می‌کند

بدون تو
همان درخت ایستاده در دشتم
که باد
آخرین برگش را تکانده است

آرام آرام
به خواب عمیقی فرو می‌روم
که سال‌ها پیش زنی زنده گی‌ام را
به دریا ریخت
و ماهیان در خونم شناور شدند

 

ادامه مطلب ...