ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
هذیانم را دنبال میکنم ، اتاقها ، خیابانها
کورمالکورمال بهدرونِ راهروهای زمان میروم
از پلّهها بالا میروم و پایین میآیم
بیآنکه تکان بخورم با دست دیوارها را میجویم
به نقطهی آغاز بازمیگردم
چهرهی تو را میجویم
به میانِ کوچههای هستیام میروم
در زیرِ آفتابی بیزمان
و در کنار من
تو چون درختی راه میروی
تو چون رودی راه میروی
تو چون سنبلهی گندم در دستهای من رشد میکنی
تو چون سنجابی در دستهای من میلرزی
تو چون هزاران پرنده میپری
خندهی تو بر من میپاشد
سرِ تو چون ستارهی کوچکیست در دستهای من
آنگاه که تو لبخندزنان نارنج میخوری
جهان دوباره سبز میشود
جهان دگرگون میشود
اکتاویو پاز
ترجمه : احمد میرعلایی
آنگاه که دو نفر یکدیگر را می بوسند
جهان متولد می شود
دوست داشتن جنگیدن است
اگر دو تن یکدیگر را ببوسند
اکتاویو پاز
مترجم : احمد محیط
در گذرگاه های خون
تنم در تنت
شبی بهاری ست
و کلام آفتابی ام در بیشه زار تو
بدنم در موطن کار
گندمی ست سرخ
در گذرگاه های ریشه
من شبم ، من آبم
من بیشه زاری که پرچم دار است
من زبانم ، من تنم
من جوهره ی آفتابم
در گذرگاه های شبانه
بهار از تن من
گندم شب از تو
آفتاب بیشه زار از تو
آب منتظر از تو
تو موطن کار ، عجین با تن من
در گذرگاه های آفتاب
شبم در شب تو
نورم در نور تو
گندمم در موطن تو
بیشه زار تو در زبان من
در گذرگاه های تن
آب است در شب
تن من در تن تو
بهار ریشه هاست
بهار آفتاب ها
اکتاویو پاز
ترجمه : نواب جمشیدی
کیست آن که به پیش میراند
قلمی را که بر کاغذ میگذارم
در لحظهی تنهایی ؟
برای که مینویسد
آن که به خاطر من قلم بر کاغذ میگذارد ؟
این کرانه که پدید آمده از لبها ، از رویاها
از تپهیی خاموش ، از گردابی
از شانهیی که بر آن سر میگذارم
و جهان را
جاودانه به فراموشی میسپارم
کسی در اندرونم مینویسد ، دستم را به حرکت درمیآورد
سخنی میشنود ، درنگ میکند
کسی که میان کوهستان سر سبز و دریای فیروزهگون گرفتار آمده
است
او با اشتیاقی سرد
به آنچه من بر کاغذ میآورم میاندیشد
در این آتش داد
همه چیزی میسوزد
با این همه اما ، این داور
خود
قربانی است
و با محکوم کردن من خود را محکوم میکند
به همه کس مینویسد
هیچ کس را فرانمیخواند
برای خود مینویسد
خود را به فراموشی میسپارد
و چون نوشتن به پایان رسد
دیگر بار
به هیات من درمیآید
اکتاویو پاز
مترجم : احمد شاملو