سرنوشت من

روز مثل همیشه
در پنجره به تاریکی گرایید
و شب شد
به نور چراغ
در شیشه خیره شدم
و در اعماق
تنهایی را دیدم
تصویر کوچه ای خلوت و غم انگیز را
روی دست ها و چشم هایم
وای
سرنوشت من
تک و تنها ماندن بود

اوکتای رفعت
مترجم : رسول یونان

وقتى تو میایى

وقتى تو میایى
به سرزمینى خوشبخت بدل مى شوم
به سرزمینى پر از آواز پرنده
وقتى تو مى روى
سر در گریبانم
مثل مردمى که
کسى را از دست داده اند

اوکتای رفعت
ترجمه: رسول یونان