برای دیدن تو

برای دیدن تو
اگر رودخانه بودم ، برمی گشتم
اگر کوه بودم ، می دویدم
اگر باد بودم ، می ایستادم
اما انسانم
و بارها برای دیدنت
برگشته
دویده
ایستاده ام

حسن آذری

من تو را دوست دارم

من تو را دوست دارم
حرفِ ساده ای ست
هم گفتنش آسان است
هم شنیدنش
اما فهمش
ساده ترین دشوار دنیاست
پای دوست داشتن که میان می آید
حواست باشد
تا یادآور شوی هر روز
که " اویِ " زندگی ات را عاشقانه می خواهی
و بفهمانی که آغوشت
تنها برایِ او امن و آرامش است
حواست باشد به وقتِ بغض ِ گاه و بی‌گاهش
دستانش را بگیری
در چشم‌های مهربانش نگاه کنی
و آرام بگویی
من تو را با تمام
خستگی هایت ، بهانه گیری هایت
با تمام ِ کلافگی هایت
می خواهم
می فهمم

بیا جانم
بیا طوری برای لحظه هایتان باش
که اگر روزی دستِ روزگار تو را به خاک سپرد
بگویند
تنها برای یکی بود
تنها برایِ یکی ماند
تنها برایِ یکی مُرد

عادل دانتیسم

برایم حرف بزن

برایم حرف بزن
سکوتت را دوست ندارم
سکوتت بوی بغض می‌دهد

از جهانی که آغاز کرده‌ای بگو
آیا آنجا کسی هست
تا با او از تنهایی بگویی
و او بی‌اختیار نوازشت کند ؟

تو ابعاد غم را تصویر کنی
و او لایه‌هایش را بشکافد
تا با هم به روشنایی برسید ؟

راستش را بگو
آیا آنجایی که تو ایستاده‌ای
هنوز از دوستی رگه‌هایی مانده
یا آنجا هم مردم اعتقادشان را
به همه چیز از دست داده‌اند ؟

به گمانم آنجایی که تو ایستاده‌ای را خوب می‌شناسم
گاه و بیگاه سرک می‌کشم
به خیال اینکه بی‌هوا چیزی بگویی
و من کمی با صدایت زندگی کنم

برایم حرف بزن
سکوتت را دوست ندارم
سکوتت بوی بغض می‌دهد

شیما سبحانی

رنگ چشمهایش

چشم هایش به رنگ دریا بود
یا دریا
به رنگ چشم های او
نمی دانم
تنها می دانم
وقتی عاشق دریا شدم که
چشم های او را دیدم

محمد شیرین زاده

از دست دادن تو

من چیز‌های زیادی از دست داده ام
هیچ کدامشان
مثل از دست دادن تو نبود
گاهی یک رفتن
تمامت را با خود می‌‌برد
و تو تا آخر عمر
در به در دنبال خودت می‌‌گردی

امیر وجود

از آتش که چیزی کم نداری

از آتش
که چیزی کم نداری

بیا و شعله بکش
بگذار تا گُر بگیرم از
نگاه پُر شرری که
زیر خاکستر این فاصله پنهان داری

بیا و
بسوزان مرا
تا دوباره آب کنی
تمامِ دغدغه‌های یخ‌بسته
شب‌های تنهایی‌ام را

بیا نگذار تا
شبیه چهارشنبه متروکه‌ای شوم
که بی‌سورِ آغوشت
پاسوزِ عشق خواهد ماند

حمیدرضا هندی

خنده تو

پاره‌سنگ دومی که یغما گلرویی پرتاب کرد/ حامیان داخلی ترانه‌سرای شاهین نجفی  و ابراهیم حامدی چه کسانی هستند؟ - مشرق نیوز

آرزو می کنم
که خنده ات تنها به عادت
مرسوم عکس گرفتن نبوده باشد
و تو
خندیده باشی در آن لحظه
از ته دل
چراکه خنده ی تو
جهان را زیبا میکند

یغما گلرویی

دل به دل دادن

وقتی کسی را دوست دارید
حتما به او بگویید
اما تا وقتی که مطمئن نشده اید
او چه حسی به شما دارد
اندازه دوست داشتن تان را نگویید
بگذارید مانند یک راز باقی بماند
تا وقتی که راز احساسش به شما فاش شود
اما وقتی دل به دلتان داد
تمام دوست داشتن تان را بگویید
با جزییات بگویید
ریز به ریز بگویید
با ذکر مثال بگویید
آنقدر بگویید تا
در عشق غرق شوید

سیما امیرخانی

فقط نگو خداحافظ

چهره ات را به من نشان بده
دور نشو
دوست داشتن را با تو بلد شدم
از تو ممنونم
ولی الان نگو خداحافظ
 
دنیایم را تغییر دادی
ذهنم با تو زیبایی را دید
درون من چیزی رشد کرد
در تنهایی من

دوست داشتنت را به من بده
آن را پیدا نخواهم کرد
در هیچ کس دیگر
در من زندگی کن
بگو فردا دوباره می بینمت

گرمی دست هایت را به من ببخش
احساسم کن
ما زمان زیادی نخواهیم بود
طولانی کن زمان را
الان فقط نگو خداحافظ

شیرزاد حسنی

دوستت خواهم داشت

در پاریس دوستت خواهم داشت
در بارانِ بی‌امانِ لندن
در هُرمِ شرجیِ بارسلون
میان کوچه‌های سنگیِ پراگ
در خیابان‌های خلوت بروکسل
در تنگانگ چایخانه‌های کوچک استانبول
بر پیاده‌روهای ساحلی لیون

دوستت خواهم داشت
در شمال
دوستت خواهم داشت
در جنوب
دوستت خواهم داشت
در شرق
در غرب

دوستت خواهم داشت
در روز
در شب
در صبحگاهان

دوستت خواهم داشت
به وقت تشنگی
به وقت گرسنگی
به گاهِ خستگی

دوستت خواهم داشت
در آسودگی
در تنگنا
در فقر
در غنا

دوستت خواهم داشت
در خواب
در بیداری
در روشنا
در تاریکی

دوستت خواهم داشت
به وقت قهقهه
به وقت گریه
به وقت بغض

دوستت خواهم داشت
در سکوت
در کلام
در صلح
در جنگ

دوستت خواهم داشت
در رفتن
در آمدن
در بودن
در نبودن

دوستم بدار
ساده
آرام
بی‌حرف
در زندگی
در مرگ

بابک زمانی

شب هنگام بازمی آیم

شب هنگام بازمی آیم
تا به رویا دیدارت کنم
کسم نخواهد دید
و بازم نخواهد پرسید
خاطر آسوده دار
و در را باز بگذار

عباس کیارستمی

عاشق شدن

هرچه بیشتر نگاهم کنی
عاشق تر می شوی

و هرچه بیشتر پیشم بمانی
دیوانه تر

به من فکر نکن
به خودت فکر کن
که می توانی
معشوقه‌ی هر عاشقی باشی
 
معشوق دیگران باشی
بهتر است
تا عاشق من

حافظ ایمانی

جنگ با دل

هر بار که با دلم می جنگم
تو برنده می شوی
جهان
جای خوبی
برای عاشقانه زیستن نیست
این حرف را اما
با هیچ گلوله ای نمی شود
در مغز این دل فرو کرد
می میرد
اما باور نمی کند

رویا شاه حسین زاده

حسادت

اینهمه حسود بودم و نمی دانستم
به نسیمی که از کنارت
موذیانه می گذرد
به چشم های آشنا و پرآزار
که بی حیا نگاهت می کنند
به آفتابی که فقط تلاش گرم کردن تو را دارد
حسادت می کنم

من آنقدر عاشقم
که به طبیعت بد بینم
طبیعت پر از نفس های آدمی ست
که مرا وادار می کند حسادت کنم
به تنهایی ام
به جهان
به خاطره ای دور از تو

مسعود کیمیایی

بدان که مُرده ای

پرنده اگر بر شانه ات نمی نشیند
پنجره اگر با نفست مات نمی شود
چای اگر لبت را نمی سوزاند
بوی نان اگر گرسنه ات نمی کند
نگاهی اگر دلت را نمی لرزاند
شب اگر بغض ات نمی گیرد
بوی عطری اگر دیوانه ات نمی کند
خاطره ای اگر اشکت را در نمی آورد
جمعه اگر دلتنگ ات نمی کند
گل اگر برایت زیبا نیست
بدان که مُرده ای

بابک زمانی

حال آدم که دست خودش نیست

حال آدم که دست خودش نیست
عکسی می بیند
ترانه ای می شنود
خطی می خواند
اصلا هیچی هم نشده
یکهو دلش ریش می شود

حالا بیا وُ درستش کن
آدمِ دلگیر
منطق سرش نمی شود
برای آن ها که رفته اند
آن ها که نیستند، می گرید
دلتنگ می شود
حتی برای آنها که هنوز نیامده اند

دل که بلرزد
دیگر هیچ چیز سرِ جای درستش نیست
این وقت ها
انگار کنار خیابانی پر تردد ایستاده ای
تا مجال عبور پیدا کنی
هم صبوری می خواهد هم آرامش
که هیچکدام نیست
آدم تصادف می کند
با یک اتوبوس خاطره های مست

شهریار بهروز

دوستت دارم

دوستت دارم
همان‌گونه که شب ماه را
دوستت دارم
همان‌گونه که صبح آفتاب را
دوستت دارم
مثل ملاقات پنهانی مادر، از لای در
دوستت دارم
مثل حبس من با تو تا ابد
در یک اتاق دربسته
حتی بی پنجره
تنها من و تو
این چنین دوستت دارم تو را

چیستا یثربی

دوستی

دوستی تنها چیزی است که
هیچ‌ وقت تمام نمی‌شود
هر چیز دیگری هم از بین برود
دوست می‌ماند

این یادت باشد
من همیشه به تو فکر کرده‌ام

دوست‌های زیاد دیگری هم پیدا کرده‌ام
اما مثل تو نشدند

من هنوز هم با آن حس‌ها زندگی می‌کنم
با یاد آن روزها

تک تک خاطراتم با تو یادم مانده
کجاها می‌رفتیم چه کارها می‌کردیم
من با تو جوانی را تجربه کردم

فریبا وفی

بخاطر تو زندگی خواهم کرد

بخاطر تو
زندگی خواهم کرد
و روزی
روی برگ برگِ تمام شقایق ها
خواهم نوشت
که تو با تمام نبودنت هم
زیباترین دلیل زندگی هستی

امید آذر

من عاشقم عاشق

میتوانستم تکه ای
از آسمان  باشم
و تو
مثل سیب های سرخ
مرا بچینی و
توی قلبت بگذاری

میتوانستم
باران باشم
و نامم را با عشق بیشتری صدا بزنی

میتوانستم بهار باشم
که شوق آمدنم
لذت نو شدن را روانه ی
کوچه ی دلت کند

اما من
نه آسمانم
نه بارانم
نه بهار
من صبحی سردم
غروبی دلگیرم
شبی تاریکم
من
عاشقم
عاشق

نازنین عابدین پور