جای خالی تو

امروزکه منتظرت بودم
نیامدی
جای خالی تو
می دانم با من از چه خواهد گفت


جای خالی تو که

آشوب به پا می کند همچون ستاره ای
در حجم پوچی که جای گذاشته ای
گفت که نمی خواهی دوستم بداری

همچون طوفانی تابستانی که
رخ می نماید و دور می شود
اینگونه خودت را به وقت تشنگی ام از من دریغ می کنی

عشق در بدو تولد
ندامتی غیرمنتظره به همراه دارد
غرق سکوت
به یکدیگر پی بردیم
ای عشق ای عشق چونان همیشه
می خواهم پیراهنی از گل و دشنام بر تن تو بپوشانم

وینچنتزو کاردارلی
ترجمه : اعظم کمالی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.