وقت دلتنگی

وقتی دلتنگم
به تو می اندیشم
 یاد تو مربعی ست محو و لرزان
در زمینه ی خاکستری روشن
 در این مربع ها
 من با بهم زدن پلک هایم
 گذشته را نقاشی می کنم
 بین من و تو
 غبار و دیوار است
 به سحر این مربع ها
 من از دیوار می گذرم
 در رسیدن به تو
تنها راه گذشتن است
باید چراغ رنگ به دست بگیرم
 و در خاکستری هایم
 به دنبال تو بگردم
ای کاش ای کاش
 می توانستم یک قطره بیشتر
با سرخ نقاشی کنم

محمدابراهیم جعفری

نظرات 2 + ارسال نظر
بانو جمعه 27 اردیبهشت 1398 ساعت 21:53

سلام و ارادت احمد عزیز
امیدوارم خوب و روبراه باشی
شعر زیبایبه مثل همیشه بهترین انتخاب.... مرررسی

با درود و سپاس فراوان از حضور صمیمانه تون دوست عزیز
و خوشحالم که این شعر را دوست داشتید
انشالله شما هم در کنار خانواده عزیزتان شاد و سلامت باشید
با مهر
احمد

منیژه دوشنبه 16 اردیبهشت 1398 ساعت 21:55 http://engmoochesh95.mihanblog.com/

سلام و عرض ادب

بسیار عالی

موفق باشید

سپاس از مهر و محبت شما بزرگوار
زنده باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.