دزدیده نگاهت می کنم

دزدیده
دزدیده
نگاهت می کنم
از دور

با هزار نیرنگ
به هزار رنگ درمی آیم
باد می شوم
گونه هایت را می دزدم
موهایت را می دزدم

لبخندت را از دست نمی دهم
هرچند برای من نیست
دستانت را از دست نمی دهم
هرچند با من نیست
دزدیده
دزدیده
عشق بازی می کنم
از دور

تو به سلامت به خانه خواهی رسید
و من
لب هایم را در سکوت آتش خواهم زد

الیاس علوی شاعر افغان

نظرات 1 + ارسال نظر
ناهید سه‌شنبه 27 شهریور 1397 ساعت 13:00 http://tabicaran.blogfa.com/

چنان چشمانش
به چشمان من شباهت داشت
که ما در آینه یکدیگر را
گم می‌کردیم

احمدرضا احمدی

اشک‌های تو
شانه‌ام را خیس می‌کند
و زخم سال‌های پیش را می‌سوزاند
در تو کدام رودخانه می‌گرید
و ماهی در آستین کدام رود
در تو
روشنایی عجیبی
که درختان سیب را بارور می‌کند
و دریایی که هنوز
در گوش دکمه‌های تو می‌خواند
زیبایی ِ تو
همیشه چیزی را از قلم می‌اندازد

رضا بروسان

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.