آدم که دیوار نیست

آدم که دیوار نیست
که هر روزش با جاى خالى کسى پر شود
و دم نزند
رهایش که کنى
از حدش که بگذرد
صدایى که نباشد
گوشى که نشنود
چشمى که نبیند
آغوشى که نباشد
تمام مى شود
ساده و آرام دست دلش را مى گیرد و
تا ته دنیا
دردهایش را قدم مى زند

امیر وجود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.