وطن من پیشانی توست

وطن من
پیشانی توست

پس مرا گوش ده

که تو را می‌گویم

مرا ترک نکن

چونان گیاهی

پشت حصارها
چونان کبوتری مهجور
مرا ترک نکن

چونان ماهِ دل‌شکسته

چونان سیاره‌ای که میان شاخه‌ها به گدایی افتاده‌ست
مرا ترک نکن

آزاد در حزن خویش

با دستانی که خورشید را جاری می‌کند
از دودکش سلول من
مرا زندانی کن
و اگر از آنِ منی
عادت کن به سوزاندن من
به آتش عشق من به سنگ‌هایم
به زیتونم
به پنجره هایم
به خاکم
وطن من پیشانی توست
پس مرا گوش ده
که تو را می‌گویم
مرا ترک نکن

محمود درویش

مترجم : محبوبه افشاری

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطیما طاهری چهارشنبه 9 مرداد 1398 ساعت 16:45

سلام . میشه لطفا شعر عربیش رو هم بگذارید؟

متاسفانه من به متن عربی این شعر دسترسی ندارم
لطفا در وبلاگ های دیگه ایی به دنبالش بگردید
ممنونم از حضورتون
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.