روزی که عاشقت شدم

روزی که عاشقت شدم
از ترس جدایی
آرزو کردم که ای کاش بمیرم
و وقتی از هم جدا شدیم
فهمیدم انسان می‌تواند بارها بمیرد
از آن وقت دیگر از مرگ نترسیدم
و عشق ترس ِ من شد
بعد این جمله " اووید " را خواندم که گفته بود
مردان را نفرت می‌کشد و زنان را عشق
آن‌وقت بود که تصمیم گرفتم از تو متنفر باشم
شاید برای یک‌بار هم که شده مرگ را تجربه کنی

احلام مستغانمی 
مترجم : اسماء خواجه زاده

پی نوشت

اووید : پوبلیوس اوویدیوس ناسو  (Publius Ovidius Naso)  مشهور به اووید شاعر رومی زاده 20 مارس 43 سال پیش از میلاد و مرگ 17 یا 18 میلادی

نظرات 1 + ارسال نظر
نغمه دوشنبه 6 شهریور 1396 ساعت 10:01

ای هوای تو پُر از گرمیِ شهریورِ من !

شانه ی برفیِ تو داغتر از آذرِ من



تا به خلوتگه خورشیدیِ تو سربکشد

پیچکِ پای تو شد ساقه ی نیلوفرِ من



دم به دم شعله دمیدی تو و روشن کردی

آتشی را که نفس می کشد از بستر من



سایه ی دست تو در بارشِ تنهایی ها

مثل یک تکـّه ی ابراست به روی سر من



مهر و آبان و دی و بهمن و اسفند تویی

همه ی سال شدی فصلِ بهارآورِ من



قصدِ میلادِ من اندیشه ی دیدارِ تو بود

روزِ دیدارِ تو شد اوّلِ شهریورِ من !



یدالله گودرزی

ای حسن یوسف دکمه ی پیراهن تو
دل می شکوفد گل به گل از دامن تو

جز در هوای تو مرا سیر و سفر نیست
گلگشت من دیدار سرو و سوسن تو

آغاز فروردین چشمت٬ مشهد من
شیراز من اردیبهشت دامن تو

هر اصفهان ابرویت نصف جهانم
خرمای خوزستان من خندیدن تو

من جز برای تو نمی خواهم خودم را
ای از همه من های من بهتر من تو

هرچیز و هر کس رو به سویی در نمازند
ای چشم های من نماز دیدن تو

حیران و سرگردان چشمت تا ابد باد
منظومه ی دل بر مدار روشن تو

قیصر امین پور


ممنونم از حضور صمیمانه تون و شعر زیبایی که نوشتید خانم نغمه عزیز
شاد باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.