باید با من حرف می زدی

باید با من حرف می زدی
من محتاجِ یک جمله بودم
جمله ای از تو
که مرا از آغوشِ زنجیرهای نَنوشتن
 برَهاند

باید با من حرف می زدی
تا چیزی می نوشتم
کلیدِ ادامه ی زندگی ، در حنجره ی تو بود
در صدای تو
تویی که در من
من را گُم کرده بودی

سیدمحمد مرکبیان

نظرات 1 + ارسال نظر
مهربانو سه‌شنبه 9 خرداد 1396 ساعت 00:42

عالی بود
وبلاگتون بی تعارف جز بهترین هاست

خوشحالم که دوست داشتید
از اینکه به وبلاگم سر میزنید و اشعار انتخابی آن را می پسندیدکمال تشکر را دارم مهربانوی عزیز
شاد باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.