روشنای زندگی‌ام

روشنای زندگی‌ام
نسیم من
فانوس‌ام
بیانیه باغ‌های من‌
پلی به سمت من بکش از عطر نارنج‌
جایی به من بده
چون شانه عاجی
در میان شب گیسوانت‌
و آنگاه فراموشم کن‌

نزار قبانی
ترجمه سیامک بهرام پرور

نظرات 4 + ارسال نظر
فرناز شاهرضایی سه‌شنبه 1 تیر 1395 ساعت 04:16

اول از خوبی ، خطابم می کند
بعد با یک “نه ” جوابم می کند !

جُرعه جُرعه جُرعه می بخشد به من
مست می سازَد ، شرابم می کند

خشت خشتِ جان من در دستِ اوست
زیرِ پای خود خرابم می کند

قطره ، قطره ،آبرویم می بَرَد
از خجالت گاه آبم می کند

تا که گیسو می سپارَد دستِ باد
مو به مو دارد عذابم می کند

پرسشی همواره در ذهن ِ من است
می رود یا کامیابم می کند؟!

کاش می دانستم این حوّاصفت
داخلِ آدم حسابم می کند !

باغبانِ کاشیِ روح ِ من است !
می بَرَد قمصر ، گلابم می کند

شب ، حضورِ مبهمِ گیسوی اوست
بر مدارِ شب، شهابم می کند

عاقبت با تابشِ چشمانِ خویش
ذرّه ، ذرّه، آفتابم می کند !

یدالله گودرزی

میروم
بغض خواهی‌ کرد
اشک‌ها خواهی‌ ریخت
غصه‌ها خواهی‌ خورد
نفرینم خواهی‌ کرد
دوست ترم خواهی‌ داشت
یک شب فراموشم میکنی‌
فردایش به یادت خواهم آمد
عاشق تر خواهی‌ شد
امید خواهی‌ داشت
چشم به راه خواهی‌ بود
و یک روز
یک روزِ خیلی‌ بد
رفتنم را برایِ همیشه
باور خواهی‌ کرد
ناامید خواهی شد
و من برایت چیزی خواهم شد
مثلِ یک خاطر ه ی دور
تلخ و شیرین ولی‌ دور ... خیلی‌ دور
و من در تمام این مدت
غصه‌ها خواهم خورد
اشک‌ها خواهم ریخت
خودم را نفرین خواهم کرد
تمام لحظه‌ها به یادت خواهم بود
و امید خواهم داشت به پایداریِ عشق
و رفتن را چیزی جز عاشق ماندن نخواهم دانست
نخواهی فهمید
درکم نخواهی کرد
صحبت از عاشق بودن نیست
صحبت از عاشق ماندن است
گاهی‌ برایِ اثباتِ عشق باید رفت ... خودم از رفته گانم .

نیکی‌ فیروزکوهی


ممنونم از حضور صمیمانه تون و شعر بسیار زیبایی که از اقای گودرزی نو شتید خانم شاهرضایی عزیز
موفق باشید
با مهر
احمد

سه نقطه های دلم ... پنج‌شنبه 27 خرداد 1395 ساعت 18:14 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/


..................................................
من چیزى
از عشق مان
به کسى نگفته ام !
آنها تو را هنگامى که
در اشک هاى چشمم
تن مى شسته اى دیده اند ...


نزار قبانی

همه‌ ی دین‌ ها
از طریق ارث به ما می‌رسند
مگر عشق
زیرا عشق
تنها دینی‌ست
که پیامبرانش را خود
می‌آفریند

سعاد الصباح

دلارام دوشنبه 24 خرداد 1395 ساعت 10:06

احساس
سنگ خارا نیست
که همین طور بماند و
بماند و
بماند ...
احساس مثل شاپرک
مثل عطر
می پرد!
درست توی همان روزهایی که دوستت دارم
دوستم داشته باش!
مهدیه لطیفی

این روزها
به آرامی دوستت دارم
وقتی نگاهت می کنم
که حوصله‌ ات پیش کسی نباشد
حواست پرت شود
برنجد از
کسی که برایت اوست
این روزها
من
به آرامی دوستت دارم

افشین صالحی

دلارام دوشنبه 24 خرداد 1395 ساعت 10:01

وجود تو ترنم شاد زندگی من است
واغوش تو باغ خیال وجودم
بگذار در وجودت قدم بزنم
دستانت را بگیرم تا باورت کنم
با تو بروم تا انتهای بودن ویکی شدن

عباسی

این همه راه که آمدم
کمتر بود
از این یک قدم
که به تو مانده است
من مسافت را
با تپش قلبم محاسبه می کنم

علیرضا روشن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.