این جا هیچ کس شبیه تو نیست

آدم ها
من را به یاد تو نمی اندازند
این جا هیچ کس شبیه تو نیست
من در شهر
و در بین این همه آدم
همیشه دلتنگم
اما همین که دور می شوم
همین که به درختی ، کوهی ، چشمه ای برمی خورم
تو را می بینم
تو را که دشت ها
روی دست هایت می خوابند
و رودها
ادامه ی رگ های تواَند
و آب ، آبِ وحشی
که من را به نوازشِ عریانی اش وا می دارد
تصویر آینه ی توست
دلم که تنگ می شود برایت
کنار آتش می نشینم
دریا می کشم و
به درختان فکر می کنم

مریم ملک دار

نظرات 3 + ارسال نظر
Rezvan شنبه 20 مهر 1398 ساعت 03:01

زیبا بود

خوشحالم که دوست داشتید دوست گرامی
مانا باشید
با مهر
احمد

سه نقطه های دلم .. چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت 18:05 http://noghtehchinhayedelam.blogfa.com/


............................................................................
نیستى از که بپرسیم نشانى ها را
پاى عشق که بریزیم جوانى ها را
رفته اى فکر نکردى که پس از رفتن تو
چه کسى درک کند حال روانى ها را

هیچ کس مثل دل بى کس من لمس نکرد
این دل آشوبى و این دل نگرانى ها را .
.
حامد عسکرى

سکوت بودم من
آنگاه که عشق
با خمیازهای
روی گرداند و رفت
و اندوه
با ناله
به دامانام ریخت
من اما
ناگفته بسیار دارم.

دروتی پارکر


ممنونم از همراهی صمیمانه تون و از اینکه وقت گذاشتید و شعرها را مطالعه کردید دوست عزیز
شاد و سلامت باشید
با مهر
احمد

مارسیا یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت 10:30 http://mosafer136664.blogfa.com

واوو عالی بود...

ممنونم از حضورتان و خوشحالم که این شعر را پسندید مارسیا عزیز
شاد باشید
با مهر
احمد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.