درود احمد عزیز امیدوارم حالتون رو ب بهبود باشه... ما ک نگرانتونیم ی خبر از خودتون بدید جای شعر هایی منتخبتون واقعا خالیه. دیروز تولدم بود خیلی دوست داشتم ببینم تو هفته آخر شهریور چ پستی میزارید ک ...
آرزوی سلامتی دارم براتون ....
.هنر واقعی از آن ابر بود ولی همه برای باران شعر نوشتند...
راستی ، چرا اینقدر یک زن باید بغض کند و بگرید در طول عمرش مگر چه گناهی کرده است؟ او که صفای زندگی و بوی خوش بهار عمر است چرا باید تعداد بهارانی را که بوجود آورده است نداندو یا خاطرش نیاد ؟؟...
سلام چند پست نظراتش بسته بود سابقا که بلگفا بودید و آپ میکردید زود باخبر میشدم در کل سلیقتون رو خیلی میپسندم امیدوارم کسالتتون رفع شه شعرها اینجا فوق العاده و محشری ممنون اینم بگم جزو معدود وبلاگهایی گمونم خیلی وقت پیش اگه اشتباه نکنم از وبلاگ است اکر یه چنین اسمی اینجا اومدم و بعد هر وقت قراره شعر حسابی بخونم سراغ اینجا میام سلیقتون عالیه و ممنون
یک روز تو را از عمق قصه های هزار و یک شب بیرون می کشم و به آرامی پای فنجان قهوه ام می نشانم به تو می آموزم که چگونه از بعیدترین روزن قلبم وارد شوی و در بهترین نقطه ی آن ساکن ! آنگاه تو را پنهان می کنم پشت کوهی از تشبیه های شاعرانه پشت انبوهی از قصه های عاشقانه پشت غزل و قصیده پشت کنایه و ایهام چنان که هیچ چشم پرسشگری تو را نبیند و هیچ دست مشتاقی به تو نرسد من تو را دوست خواهم داشت آرام و ممتد . . . ساکت و صبور . . . چنان که پادشاه قصه های شهرزاد را ناتمام رها کند و بهرام از هفت کوشک دل بکند و شتابان به دیدار تو بیایند من می توانم زیباترین ترکیبها را کنار هم بچینم و تو را در اوج غزلی زیبا بستایم ببین ! من عاشقت بودن را خوب بلدم ! دوست داشتنت را به من بسپار . . . مریم اکبری
برای خوشبخت شدن با یک مرد کافی ست او را باور کنی ، حتی اگر دوستش هم نداشته باشی .. و برای خوشبخت شدن با یک زن کافی ست او را دوست داشته باشی ، حتی اگر باورش نداشته باشی ..
:::
جالبترین خصوصیت بشر تناقض است ! جالبترین خصوصیت بشر تناقض است ! به شدت عجله داریم بزرگ شویم و بعد دلمان برای کودکی از دست رفتهمان تنگ میشود برای پول در آوردن خودمان را مریض میکنیم بعد تمام پولمان را خرج میکنیم تا دوباره سالم شویم طوری زندگی میکنیم که انگار هرگز نمیمیریم و طوری میمیریم که انگار هرگز زندگی نکردهایم ...
باز هم به اینجا سری زدم ودیدم هنوز خبری از شما نیست دیگر واقعا نگران شما وسلامتیتان شدم امیدوارم زودتر رفع کسالت بشود سکوت در این خانه معنا ندارد برای اینجا زیبا نیست این خانه بیت بیتش شما را صدا میزند ومنتظر یک نگاه دوباره شماست کجایید؟؟؟؟؟
با سلام . هر بار با شعر یا متن جدید باعث شادی و لذت ما میشید حتی اگر امکان پاسخ به کامنت ها رو نداشته باشید.
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد سلامت همه آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد جمال صورت و معنی ز امن صحت توست که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد در این چمن چو درآید خزان به یغمایی رهش به سرو سهی قامت بلند مباد در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند بر آتش تو بجز جان او سپند مباد شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
برایت ارزو کردم برایت کنار شعر های شبانه و شمعی افروخته یک استکان چای داغ همراه یک موسیقی ارام ارزو کردم برایت یک سبد ارامش دریا ، برایت یک دنیا قاصدک ارزو کردم برای تو که در بی تابی های روزگار اشعارت ارامبخش دلم بوده یک دنیا شعرناب همراه بوی یاس ارزو کردم برایت ارزو کردم تنت سالم و روحت به دور از هر بندی باشد برایت ارزو کردم.....
به امید روزهایی سرشار از سلامتی و شادی برای شما دوست عزیز با احترام کاکتوس
توی یک دشت بزرگ فارغ از بی کسی آدمها می نویسم در باد: آن نگاهی که ز شرم چشم در چشمِ منوتو افتاد دارمش من در یاد. آن ترنم های بوسه های شیرین؛ که لبت به لب خشکیده ی من جان بخشید، پیچک دستانت دورِ این تن پیچید، بُرد ما را به سکوت فارغ از دنیایی که همه آدمها دور هم می گردند تا نباشند تنها! این همه احساست در برِ ذهن من گشته یک مُهر سکوت تا نگردد باطل حرمت عشقی که از تو دارم بر دل. باد از من که گذشت به تو اما که رسید، تو بگیرش آغوش تا به یادت آرَد شعله ی عشقی که گشته روشن به میان منوتو زیر خاکسترِ سردی نگاهت... هرگز نگردد خاموش.
درود بر شما دوست مهربانم بسیار زیبا ... بعله اکثر مواقع نمیشه سن خانمها رو ازشون پرسید ..........................................................................................
درود احمد عزیز امیدوارم حالتون رو ب بهبود باشه... ما ک نگرانتونیم ی خبر از خودتون بدید جای شعر هایی منتخبتون واقعا خالیه.
دیروز تولدم بود خیلی دوست داشتم ببینم تو هفته آخر شهریور چ پستی میزارید ک ...
آرزوی سلامتی دارم براتون ....
.هنر واقعی
از آن ابر بود
ولی
همه برای باران شعر نوشتند...
راستی ، چرا اینقدر یک زن باید بغض کند و بگرید در طول عمرش
مگر چه گناهی کرده است؟
او که صفای زندگی و بوی خوش بهار عمر است
چرا باید تعداد بهارانی را که بوجود آورده است نداندو یا خاطرش نیاد ؟؟...
سلام و عرض ادب
زیبا بود مطلب بسیار قشنگتان از ایلهان برک
لذت بدم و بهره مند شدم
خوشحال میشم از حضورتان در وبلاگم
منتظرتونم ..
درود و نور بر دوست
همین که هستی شکر ، جواب کامنتها را هم ندادی مهم نیست
بودنت جهان را جای بهتری برای زیستن میکند ، همین !
سلام احمد آقای عزیز
منزل نو مبارک
امیدوارم کسالتت چیز مهمی نباشه. نگران شدم
سلام چند پست نظراتش بسته بود سابقا که بلگفا بودید و آپ میکردید زود باخبر میشدم در کل سلیقتون رو خیلی میپسندم امیدوارم کسالتتون رفع شه شعرها اینجا فوق العاده و محشری ممنون اینم بگم جزو معدود وبلاگهایی گمونم خیلی وقت پیش اگه اشتباه نکنم از وبلاگ است اکر یه چنین اسمی اینجا اومدم و بعد هر وقت قراره شعر حسابی بخونم سراغ اینجا میام سلیقتون عالیه و ممنون
یک روز تو را از عمق قصه های هزار و یک شب بیرون می کشم
و به آرامی پای فنجان قهوه ام می نشانم
به تو می آموزم که چگونه از بعیدترین روزن قلبم وارد شوی
و در بهترین نقطه ی آن ساکن !
آنگاه تو را پنهان می کنم
پشت کوهی از تشبیه های شاعرانه
پشت انبوهی از قصه های عاشقانه
پشت غزل و قصیده
پشت کنایه و ایهام
چنان که هیچ چشم پرسشگری تو را نبیند
و هیچ دست مشتاقی به تو نرسد
من تو را دوست خواهم داشت
آرام و ممتد . . .
ساکت و صبور . . .
چنان که پادشاه قصه های شهرزاد را ناتمام رها کند
و بهرام از هفت کوشک دل بکند
و شتابان به دیدار تو بیایند
من می توانم زیباترین ترکیبها را کنار هم بچینم
و تو را در اوج غزلی زیبا بستایم
ببین ! من عاشقت بودن را خوب بلدم !
دوست داشتنت را به من بسپار . . .
مریم اکبری
به احترامِ هر قطاری که از راه میرسد
کلاه برمیدارد از سر
مردی که سالهاست
قطاری دلاَش را بُرده است!
رضا کاظمی
احمد عزیز غیبتتون طولانی شده و من نگرانتون هستم.
امیدوارم احوالتون رو به بهبودی باشه
سلام و عرض ادب
زیبا و نغز بود
لذت بردم
زن سنش را با خنده هایش می سنجد
میداند در زندگی چند بار لبخند زده است
درود بر شما
منتظر نگاه زیبایتان هستم
زنده باشید
سلام احمد عزیز امیدوارم حالتون خوب شده باشه و زودتر بروز شین..
سلام
هنوز حالتون بهتر نشده؟
ایشالا زودتر حالتون خوبه خوب بشه
درود بر شما احمد آقای گرامی
امیدوارم هرچه زودتر رفع کسالت شود و بهبودی حاصل گردد انشاالله
منتظرحضور سالم و شاداب شما با مطالب زیباتون هستیم ...
برای خوشبخت شدن با یک مرد کافی ست او را باور کنی ،
حتی اگر دوستش هم نداشته باشی ..
و برای خوشبخت شدن با یک زن کافی ست
او را دوست داشته باشی ، حتی اگر باورش نداشته باشی ..
:::
جالبترین خصوصیت بشر تناقض است !
جالبترین خصوصیت بشر تناقض است !
به شدت عجله داریم بزرگ شویم
و بعد دلمان برای کودکی از دست رفتهمان تنگ میشود
برای پول در آوردن خودمان را مریض میکنیم
بعد تمام پولمان را خرج میکنیم تا دوباره سالم شویم
طوری زندگی میکنیم که انگار هرگز نمیمیریم
و طوری میمیریم که انگار هرگز زندگی نکردهایم ...
پائلو کوئیلو
سلام احمد آقا
اگر قابل باشم برای سلامنی شما دعا میکنم
به امید بهبودی روزافزون شما...
سلام جناب زیادلوی عزیز
باز هم به اینجا سری زدم ودیدم هنوز خبری از شما نیست
دیگر واقعا نگران شما وسلامتیتان شدم
امیدوارم زودتر رفع کسالت بشود
سکوت در این خانه معنا ندارد برای اینجا زیبا نیست
این خانه بیت بیتش شما را صدا میزند ومنتظر یک نگاه دوباره شماست
کجایید؟؟؟؟؟
سلام احمد عزیز
دوست مهربانم! احوالت چطوره؟ بهتر شدی؟
خیلی وقته که نیستی. غیبتت نگرانم میکنه. امیدوارم احوالت رو به بهبودی باشه
در پناه خدا [گل]
درود
بهتر باشید
با سلام . هر بار با شعر یا متن جدید باعث شادی و لذت ما میشید حتی اگر امکان پاسخ به کامنت ها رو نداشته باشید.
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو بجز جان او سپند مباد
شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاج گلاب و قند مباد
با ارزوی سلامتی شما
سلام! براتون آرزوی سلامتی دارم.امیدوارم هر چه زودتر سلامتی جایگزین کسالت و بیماری شما بشه.مراقب خودتون باشید.
با سلام
و تشکر فراوان از شما برای انتخابهای بسیار زیبا
تندرستی و بهبودی شما را آرزو دارم.
برقرار باشید.
درود
برایت ارزو کردم
برایت کنار شعر های شبانه و شمعی افروخته
یک استکان چای داغ همراه یک موسیقی ارام ارزو کردم
برایت یک سبد ارامش دریا ،
برایت یک دنیا قاصدک ارزو کردم
برای تو که در بی تابی های روزگار
اشعارت ارامبخش دلم بوده
یک دنیا شعرناب همراه بوی یاس ارزو کردم
برایت ارزو کردم تنت سالم و روحت به دور از هر بندی باشد
برایت ارزو کردم.....
به امید روزهایی سرشار از سلامتی و شادی برای شما دوست عزیز
با احترام
کاکتوس
سلام جناب زیادلو
متن بالا را خواندم ومتاثر شدم
امیدوارم زودتر بهبودی خود را بدست بیاورید دوست عزیز
اینجا با حضور شما زیباست
سلام احمد عزیز ..
امیدوارم هرچه زودتر حالتون خوب شه و باز بتونین جواب کامنتای مارو بدین..
همیشه باش احمد عزیز
شاد و سلامت باشی
توی یک دشت بزرگ
فارغ از بی کسی آدمها
می نویسم در باد:
آن نگاهی که ز شرم چشم در چشمِ منوتو افتاد
دارمش من در یاد.
آن ترنم های بوسه های شیرین؛
که لبت به لب خشکیده ی من جان بخشید،
پیچک دستانت دورِ این تن پیچید،
بُرد ما را به سکوت
فارغ از دنیایی
که همه آدمها
دور هم می گردند
تا نباشند تنها!
این همه احساست
در برِ ذهن من
گشته یک مُهر سکوت
تا نگردد باطل
حرمت عشقی که
از تو دارم بر دل.
باد از من که گذشت
به تو اما که رسید،
تو بگیرش آغوش
تا به یادت آرَد
شعله ی عشقی که
گشته روشن به میان منوتو
زیر خاکسترِ سردی نگاهت...
هرگز
نگردد خاموش.
نرجس خالوئی
امشب هم قلمم
برای تو نوشت
مهم نیست که بخوانی
تو نخوانده هم میدانی
چشمانت را میبندی
زیر لب میخندی
ومثل همیشه میگویی
دیوانه ای دیوانه ...
بتول
سلام.
خسته نباشید
هشت ماهی میشود دنبالتان میکنم
میشود اگر موزیک روی وبلاگتان را برایم بفرستید ممنون میشوم.یا برروی وبلاگتان قرارش دهید.hadi.tite@gmail.com
باسلام
از اینکه اددم کردین و در جم سایر دوستانتون قرار گرفتم تا از مطالب زیبای شما بهره مند شوم سپاسگزارم
قایقت میشوم بادبانم باش
بگذار هرچه حرف میزنند پشت سرمان باد هوا باشد
دورترمان کند..
سلام جناب زیادلو. امیدوارم خوب باشید. انتخاب ها عالی بود مثل همیشه . اشعار ایلهان برک را دوست دارم
سلام آقای احمد عزیز
مرسی از انتخاب زیباتون
درود بر شما دوست مهربانم
بسیار زیبا ...
بعله اکثر مواقع نمیشه سن خانمها رو ازشون پرسید
..........................................................................................
شادمانیِ زنی که اشک هایش
در آغوش تنهایی،
به پهنای صورت است،
جعل زیستن نیست.
نبردیست تمام عیار با قماش اندوه و یأس.
هر چه هست
این تفاوت محض میان لب و چشم
کامی ست که او بی وقفه
از عشق می گیرد
تا حواس دنیاش ،
گذر تند زمان را نفهمد
رسول ادهمی
خیلی زیبا بود..سپاس