تنهایی

تنهایی را
در کنار کسانی که
تنهایی را دوست دارند
بسیار دوست دارم

واهه آرمن

نظرات 1 + ارسال نظر
بتول پنج‌شنبه 21 خرداد 1394 ساعت 22:45

من

کمی بیشتر از عشق

تو را می فهمم ...


راه زیاد است ، مهم نیست !


گاهی در این برهوت

سرگردان می شوم ، مهم نیست !


باد پسم می زند مدام ،

سرما می رود توی جانم ،

مهم نیست !


خودم را بغل می کنم !



فقط می خواهم بدانم

جاده هر قدر دراز و طولانی باشد ،

آخرش یک جایی تو ایستاده ای ؟! بین راه


گاهی آدم هایی را می بینم

که آخر جاده شان هیچکس نیست ...

از این برهوت می افـتند به برهوت دیگر !


و همین هراسانم می کند ...


و همین باعث می شود

تنهایی خودم را دوست بدارم ،

آخر من که جز تـــو کسی را ندارم ...



عباس معروفی

مرا جانانه در آغوش بگیر
موهایم را با آن دست های نازنینت نوازش کن
و سرم را چون نوزادی دو ماهه
روی سینه ات بگذار
می خواهم تمام عمر
نفسم از جای گرم بلند شود

مهدی صادقی

ممنونم بابت شعر زیبای عباس معروفی اولین بار بود این شعر را می خواندم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.