روزی که بازوان بلورین صبح دم

روزی که بازوان بلورین صبح دم
برداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافت
روزی که آفتاب
از هر دریچه تافت
روزی که گونه و لب یاران هم نبرد
رنگ نشاط و خنده گمگشته بازیافت
من نیز باز خواهم گردید آن زمان
سوی ترانه ها و غزل ها و بوسه ها
سوی بهارهای دل انگیز گل فشان
سوی تو
عشق من

هوشنگ ابتهاج

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.