ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
گنج حسن دگران را چه کنم بی رخ تو ؟
من برای تو خرابم ، تو برای دگران
خلوت وصل تو جای دگرانست ، دریغ
کاش بودم من دل خسته ، بجای دگران
پیش ازین بود هوای دگران در سر من
خاک کویت ز سرم برد ، هوای دگران
پا ز سر کردم و سوی تو هنوزم ره نیست
وه که آرد سر من رشک ، بپای دگران
گفتی امروز بلای دگران خواهم شد
روزی من شود ای کاش ، بلای دگران
دل غمگین هلالی بجفای تو خوشست
ای جفاهای تو خوشتر ز وفای دگران
هلالی جغتایی
وبلاگتون عاللللیه.واقعا خسته نباشید.امشب با خوندن اشعاروبلگتون بعداز مدتها روحم تازه شد
سلام عصر به خیر
خیلی ممنون از اینکه بهوبلاگم سر زدید و خوشحالم که اشعار اینجا به شما آرامش می دهد
شاد و سلامت باشید
با مهر
احمد