عشق چون موج است

عشق چون موج است
تکرار افسوس ما بر گذشته
اکنون
تند و کند
معصوم ، چون آهویی که از دوچرخه ای جلو می زند
و زشت ، چون خروس
پر جرئت ، چون گدایی سمج
آرام چون خیالی که الفاظش را می چیند
تیره ، تاریک
و روشنایی می بخشد
تهی و پر از تناقض
حیوان ، فرشته ای به نیرومندی هزار اسب
و سبکی یک رویا
پر شبهه ، درنده و روان

هرگاه عقب بنشیند ، باز می آید
به ما نیکی می کند و بدی
آن گاه که عواطف مان را فراموش کنیم
غافلگیرمان می کند
و می آید
آشوبگر ، خودخواه
سروَر یگانه ی متکثّر

دمی ایمان می آوریم
و دمی دیگر کفر می ورزیم
اما او را اعتنایی به ما نیست
آن گاه که ما را تک تک شکار می کند
و به دستی سرد بر زمین می زند

عشق
قاتل است
و بی گناه

محمود درویش
مترجم : مریم حیدری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.