بگذار تا ببارد باران

بگذار تا ببارد باران
باران وهمناک
در ژرفی شب
این شب بی پایان
بگذار تا ببارد باران
اینک نگاه کن
از پشت پلک پنجره
تکرار پر ترنّم باران را
و گوش کن که در شب
دیگر سکوت نیست
بشنو سرود ریزش باران را
کامشب به یاد تو می آرد
یکسر صدای سمّ سواران را
امشب صفای گریه ی من
سیلاب ابرهای بهاران است
این گریه نیست
ریزش باران است

حمید مصدق

نظرات 1 + ارسال نظر
سیدرضی شنبه 3 اسفند 1398 ساعت 18:02

حیف این صدا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.