امشب که برایت می‌نویسم

امشب که برایت می‌نویسم
گریه‌ی تو
تنها موسیقی‌ست
که در رگ‌های خانه جریان دارد
و من چقدر گریه‌ات را
از چشمانت بیشتر دوست می‌دارم
که می خواهم بمیرم و هیچگاه
به چشم نبینم
گناه  من نیست
زیبا زنانه گریه می‌کنی
و شاعرانه گلایه
نگران نباش
تقدیری در کار نیست
کابوس دیده‌ایم

سید محمد مرکبیان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.