دل زتن بردی و در جانی هنوز

دل زتن بردی و در جانی هنوز
دردها دادی و درمانی هنوز

آشکارا سینه ام بشکافتی
همچنان در سینه پنهانی هنوز

ملک دل کردی خراب از تیغ ناز
واندرین ویرانه سلطانی هنوز

هر دو عالم ، قیمت خود گفته ای
نرخ بالا کن که ارزانی هنوز

ما زگریه چون نمک بگداختیم
تو زخنده شکرستانی هنوز

جان زبند کالبد آزاد گشت
دل به گیسوی تو زندانی هنوز

پیری و شاهد پرستی هم خوشست
خسروا تا کی پریشانی هنوز ؟

امیر خسرو دهلوی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.